توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
مادربزرگ صندوقی داشت که تمام وسایل باارزشش را در آن نگه میداشت، صندوقش را نیز معمولا در جایی مخفی میکرد و کسی از جای آن مطلع نبود، هروقت هم در عالم بچگی جایش را پیدا میکردم سریع جایش را عوض میکرد. همیشه میگفتم:«مامانی چرا این صندوقت رو قایم میکنی من که کاریش ندارم؟» او هم با خنده جواب میداد:«مواظب مالت باش و همسایهت رو دزد نکن.»
این عادت همچنان در همه ما باقی مانده است، همیشه مواظب اسناد و داراییهای باارزش خود هستیم، شناسنامه و مدارک خود را در جای مطمئن قرار میدهیم تا کسی بهجز خود ما به راحتی نتواند به آن دسترسی داشته باشد و اگر اتفاقی افتاد و آنها را گم کردیم، سریعا اطلاع میدهیم.گاو صندوقهای بزرگ می خریم و مدارک خود را در آن نکه میداریم تا مبادا چشم نامحرم به آن بیفتد. اگر مهمان غریبهای داشته باشیم معمولا وسایل باارزش را آشکارا رها نمیکنیم چرا که نمیشناسیمشان و به آنها اطمینان نداریم.
این آداب دنیای واقعی است اما به نظر میرسد این آداب دردنیای مجازی تغییر کرده است،علاوه بر اینکه هر روز عکسهایی که تا پیش از این در آلبومهای خانوادگی نگهداری می کردیم و به غیر از آشنایان کسی از آنها مطلع نبود روی سایتهای مختلف قرار می دهیم تا دوستانمان در فضای مجازی آن را ببینند اطلاعاتمان را نیز بدون اینکه مراقبشان باشیم در آن فضا قرار می دهیم. بی توجه به امنیت سایتها اطلاعات خود را وارد سایت میکنیم ، بدون اینکه از هویت آن سایت مطمئن شویم شماره کارت بانکی خود را وارد میکنیم و شماره ملی و حتی شماره شناسنامه و آدرس منزل و…
به نظر میرسد فضای مجازی یک جهان آرمانی است، در تمام خانهها به روی همگان باز است و هر کس بخواهد میتواند دست در جیب دیگری کند بدون اینکه مشکلی پیش بیاید.
اما واقعیت چیز دیگری است، ما اطلاعات خود را وارد سایتی میکنیم که از هویت گردانندگان آن چندان مطلع نیستیم، نمیدانیم تا چه حد امنیت آن را برقرار کردهاند یا اطلاعات ما به دست چه کسانی خواهد افتاد و چه کسانی آن را خواهند دید.
به خطاهای امنیتی سایتها توجه نمیکنیم یا حتی از آنها مطلع نیستیم، نمیدانیم کدام سایت امن است یا کدام سایت امن نیست. نمیدانیم چگونه از دادههای خود حفاظت کنیم و کسی نیز در این زمینه به ما آموزش نداده است.
از سویی کسانی هم که مسوول حفظ امنیت دادههای ما هستند به نظر میرسد چندان اهمیتی به آن نمیدهند، دستگاههای دولتی و کسانی که اطلاعات ما را روی سایتهایشان قرار میدهند هنوز به اهمیت حفظ این اطلاعات پی نبردهاند و نمیدانند حفظ امنیت این دادهها مانند حفظ امنیت بایگانیهایی است که سالها آنها را جمعآوری کردهاند و از آن نگهداری میکنند و کسی اجازه ورود به آن ندارد.
با اینکه بارها دستورالعمل و بخشنامه امنیتی صادر شده کمتر سایت دولتی به آنها توجه کرده و آنها را در زیرساختهای خود اجرا کرده است، معمولا ترجیح میدهند یا خدمتی را به صورت الکترونیکی ارائه ندهند یا به امنیت آن توجه نمیکنند.
در دورهای که تمام فعالیتها در حال انتقال به فضای مجازی است و دیوار خانهها در آن فضا بالا میآید و زندگی اجتماعی ما نیز به این فضا منتقل شده است باید به امنیت آن همچون امنیت خانههایمان اهمیت بدهیم. هر چند که برخی برقراری امنیت را در ایجاد اختلال می بینند اما واقعیت این است که اختلال در اتصال خود مخل امنیت است