«میانگین اجرای برنامه توسعه طی ۶ دوره گذشته حدود ۳۰ درصد بوده است.» این نتیجه…
۱۰ آذر ۱۴۰۳
سالهای آغازین دهه ۱۳۶۰ زمانی که استقرار سامانههای کامپیوتری در سازمانها و بنگاههای تجاری کشور آغاز شد، همه چیز خوب به نظر میرسید. بهبودها بسیار سریع به چشم میآمدند، بهرهوری افزایش یافته بود، هزینههای نگهداری بایگانیها کمتر شده بود، سرعت و کیفیت ارائه خدمات بهتر شده بود. شرکتهای جوان و باانگیزه در حوزه خدمات و نرمافزارهای کامپیوتری در کشور ظهور کردند و به نظر میرسید، صنعت نرمافزاری، یکی از موتورهای محرک توسعه پایدار و کاهش وابستگی اقتصاد کشور به نفت باشد. اما بعد از گذشت سه دهه همه چیز به آن خوبی که پیشتر وعده داده شده بود،
به نظر نمیرسد.
امروز کمتر سازمان یا بنگاه تجاریای میتوان در کشور یافت که از سامانههای کامپیوتری، نرمافزارهای اتوماسیون اداری، درگاههای ارائه خدمات برخط و امثال آن استفاده نکند. جدا از مسائلی مانند نبود برنامه مدیریت یکپارچه و متمرکز برای توسعه استفاده از فناوری اطلاعات در کشور که به پراکندگی نامتوازن توسعه، پایگاههای دادهای جزیرهای، افزایش بوروکراسی اداری و… منجر شد، تردیدی وجود ندارد که تعداد زیادی از شرکتهای تولیدکننده محصولات نرمافزاری در کشور فعالیت میکنند که از خیل عظیم فارغالتحصیلان جوان و خلاق رشتههای مرتبط دانشگاهی نیز بهره میبرند اما همچنان صنعت نرمافزار در کشور ما نتوانسته در کسب جایگاهی در شأن نام ایران در بازار جهانی نرمافزار یا حتی در تامین نیاز کاربران داخلی محصولات نرمافزاری، موفق عمل کند.
مشکل از اینجا شروع شد که ما تنها به انتقال فناوری و نه انتقال دانش آن، پرداختیم. امروز اگر به وضعیت استفاده از سامانههای کامپیوتری در کشور نگاه کنیم، میبینیم با وجود اینکه تقریبا تصور زندگی بدون این سامانهها و خدمات مبتنی بر آنها ممکن نیست اما به جای قصر رویایی وعده دادهشده، خود را در یک زندان مجلل حبس کردهایم.
تقریبا در تمامی سازمانها و بنگاههای تجاری کشور، کامپیوترهای کاربران و حتی سرورها از سیستمعامل ویندوز استفاده میشود چرا که به علت نبود ضمانت اجرایی کپیرایت برای محصولات خارجی میتوانند آن را به راحتی به کار گیرند، پرسنلشان در طول زمان با حداقل آموزش یاد گرفتهاند با آن کار کنند، شرکتهای توسعهدهنده نرمافزاری داخلی، محصولاتشان را بر پایه فناوریهای مرتبط با آن توسعه دادهاند.
این یعنی ما به سادگی خودمان را وابسته به یک شرکت و محصولاتش کردهایم بدون اینکه کمترین خدمات پشتیبانیای از آن شرکت دریافت کنیم، خودمان را به آن وابسته کردهایم در حالی که واقعا دانش کافی در مورد آنچه در پشت دیوارهای این زندان زیبا میگذرد، نداریم.
تازه زمانی اوضاع بدتر میشود که تصور کنیم اگر روزی بخواهیم عضو سازمان تجارت جهانی شویم، علاوه بر جریمه سالها استفاده غیرقانونی از این محصولات، باید سالانه تنها ۷.۵ میلیارد دلار از بودجهای را که میتواند صرف عمران و آبادنی کشور شود، صرف پرداخت پول مجوز استفاده از سیستمعامل آن شرکت در سازمانهای دولتیمان کنیم.
اما سوال این است که آیا واقعا لزومی به این همه وابستگی هست؟ آیا لازم است تا ابد در این زندان بمانیم و بابت ماندن در آن، به زندانبان پول هم بدهیم؟ سازمان فناوری اطلاعات ایران، با اتکا بر اندیشههای جنبش جهانی نرمافزارهای آزاد/متنباز، تاسیس مرکز ملی توسعه و بهکارگیری نرمافزارهای بومی و آزاد/متنباز ایران، در حال ایجاد زیرساختهای لازم و برنامهریزی راهبردی برای مهاجرت دستگاههای اجرایی کشور به استفاده از نرمافزارهای مستقل از بستر و توسعهیافته بر اساس متدولوژیهای توسعه نرمافزارهای آزاد/متنباز است.
اما همه مساله هم تنها رهایی از این وابستگی نیست. با استفاده از فناوریهای آزاد/متنباز، شرکتهای تولیدکننده محصولات نرمافزاری در کشور میتوانند به جای استفاده از محصولات وابسته به ویندوز برای تولید محصولاتشان، به سراغ پلتفرمهای دیگری بروند که دانش بیشتری از ساختار آنها در دست است.
میتوانند به جای یک استفادهکننده صرف از بستههای نرمافزاری آماده و کامپوننتهای از پیش نوشتهشده متنبسته که تنها یک اینترفیس ارتباطی در اختیارشان قرار میدهند، از ابزارهایی استفاده کنند که تمام کد آنها آزادانه برایشان در دسترس، قابل مطالعه و تغییر است.
به این ترتیب شرکتهای تولیدکننده نرمافزاری در داخل کشور میتوانند به بازیگرانی کلیدی در توسعه محصولات و فناوریهای نرمافزاری تبدیل شوند و میتوانند مدیریت یکپارچهای بر کل چرخه حیات یک محصول نرمافزاری داشته باشند که نتیجه آن، محصولات نرمافزاری باکیفیتتر و موفقیت بیشتر در کسب بازارهای داخلی و خارجی است