skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

ورودی

مسعود شفیعی برزی نویسنده میهمان

انتخاب سردبیر

توسعه شبکه به جای توسعه شبکه‌ای

مسعود شفیعی برزی
نویسنده میهمان

۲۵ شهریور ۱۳۹۴

زمان مطالعه : ۳ دقیقه

شماره ۱۱

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۴ آبان ۱۳۹۸

تازگی‌ها وقتی وارد کوچه می‌شوم که به دفتر پیوست بیایم خیل عظیمی از جوانان سیگار به دست را می‌بینم که همگی جداولی به دست دارند و در مورد پول‌های کلان و سودهای کلان صحبت می‌کنند:«فلانی را بگوییم بیاید،‌ ارتباط عمومی خوبی دارد. خوب می‌تواند محصول بفروشد.» جالب است و در عین حال تاسف‌بر‌انگیز که سیستمی که تقریبا 9 سال پیش وقت و انرژی بسیاری از جوانان را گرفت و در نهایت درِ همه آن شرکت‌های هرمی تخته شد، باز هم دارد قربانی می‌گیرد، ا‌ما این بار بیشتر از جوانان نسل 70. این بار هم نظام آگاهی و قضایی ظاهرا مغفول هستند.
خلاصه بگویم، همه آن جوانان سیگار به دست بر این باورند که با پورسانت گرفتن از فروش چند محصول، می‌توانند ره صدساله را یک شبه ‌پیمایند و یک‌شبه سوار اتومبیل‌های آنچنانی ‌شوند و یک‌شبه همه را بخرند و آزاد کنند. یاد صحبت‌های مصطفی ملکیان می‌افتم، درباره ویژگی‌های اخلاقی‌ای که باعث عقب‌ماندگی کشور ما شده‌ است. یکی از آن ویژگی‌ها دیدگاه مبتذل به کار است. حقیقتا این نگرش، که بدون تولید و ایجاد ارزش افزوده می‌توان ثروتمند شد در جامعه ما اپیدمی شده ‌است. دیگر این صحبت‌ها آن‌قدر عادی شده که بعضی‌ها امثال بابک زنجانی‌ها را در ضمیر ناخودآگاه و شاید هم خودآگاه خود از قهرمانان‌شان می‌‌دانند:«ببین چقدر زرنگ بوده که توانسته چنین سرمایه‌ای بر هم بزند.»‌ اینکه داستان امثال زنجانی‌ها از کجا آب می‌خورد به من یکی ربطی ندارد ولی آن چیزی که عیان است تعداد کثیری جوان بیکار است که هر روز در کوچه محل کارم آنها را می‌بینم و همان‌طور که لحظه لحظه نگران آینده کاری خودم به عنوان یک جوان در این کشور هستم، نگران آنها هم می‌شوم. به نظر می‌رسد مسوولان مملکتی ما همیشه در حال تزریق مسکن به پدیده‌های اجتماعی هستند؛ پدیده‌هایی که خودشان می‌توانند منبعی از ایجاد فرصت و پویایی در فضای جامعه باشند.
دغدغه مسوولان مملکتی ما تنها نباید این باشد که شغل‌هایی برای جوانان ایجاد کنند تا آنها سرگرم باشند و آب باریکه‌ای داشته باشند، بلکه باید این جوانان را سکوی پرشی برای پیشرفت ایران کنند. کما اینکه هشت سالی که «تخریب و خوف» دیگر چیزی از هیچ چیز باقی نگذاشته ‌بود، تدبیر و امید به داد رسید اما با شرایطی بسیار دشوار پیش رویش؛ دولتی که حتی در آخرین لحظات عمرش هم دم از اشتغال‌زایی می‌زد و آمارهای بالایی از آن ارائه می‌کرد و ما نمی‌دانستیم قسم حضرت عباس را قبول کنیم یا دم خروس را! حقیقتا در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در این هشت سال جز هدر دادن فرصت‌ها، ‌افزایش تهدیدها و نابود کردن زیرساخت‌ها چه کاری صورت گرفته ‌است؟ به هر صورت اشتغال‌زایی تابعی است از سیاست‌های کلان کشوری و با حلوا حلوا گفتن، دهان شیرین نمی‌شود و به نظر می‌رسد وزارت ارتباطات در حرف‌ها و سیاست‌هایش رویکرد خوبی نسبت به این قضیه دارد ولی چیزی که شاید همپای این نگرش‌ها و شاید بیشتر، برای رسیدن به هدف اهمیت دارد، تبیین سیاست‌های اجرایی و تهاجمی در مقابل حرکات منفعلانه در این حوزه است

این مطلب در شماره ۱۱ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۱۱ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/1qp

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو