صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات مانند دیگر صنایع و رشتهها، مملو است از اسناد بالادستی…
۹ مهر ۱۴۰۳
رایانش ابری در دنیا بسیار جوان و در ایران هنوز به دنیا نیامده است،
تصمیمگیران و مجلسیان میگویند باید در برنامههای آتی توسعهای پیشبینیهای لازم در این زمینه صورت گیرد و پروژههای آن به تدریج طراحی شوند. این پیشنهادها در شرایطی مطرح میشود که به نظر میرسد هنوز نیاز به استفاده از رایانش ابری در کشور حس نشده است
هنوز این واژه برای بسیاری ناشناخته است و وقتی اسم رایانش ابری به میان میآید، به چند دیتاسنتر یا مجازیسازی دیتاسنترها محدود میشود. در چنین شرایطی نگاه دستوری به راهاندازی این فناوری موجب تعریف یکسری پروژه و در نهایت اختصاص بودجهای کلان برای آن و احتمالا اجرایی نشدن یا بدون کاربرد ماندن آن میشود.
اگر قرار است پروژهای در نهایت موفق شود باید نیاز به اجرایی شدن آن در لایههای مختلف سیاستگذاری و اجرایی کشور حس شود و آگاهی و دانش متخصصان فناوری به آن کافی نیست.
اما چرا با وجود مزایای مختلفی که رایانش ابری دارد و با وجود علاقه زیاد ایرانیها به فناوری، این نوع فناوری در ایران راه نیفتاد و چندان جذابیتی ندارد؟
چرا ما از این فناوری کشورهای دیگر استفاده نکرده ایم مگر غیر این است که اصلی ترین خصوصیت این نوع فناوری به اشتراک گذاری زیرساخت های مشترک است؟ چه فرقی میکند این زیرساخت برای ایران باشد یا کشور دیگر، مهم این است که بتوانیم از زیرساختهای مشترک بهره بریم و از ظرفیتهای اضافی استفاده کنیم اما این اتفاق هیچ گاه نیفتاد.
ما به رایانش ابری مثل یک پروژه ملی نگاه کردیم همانگونه که به اینترنت ملی نگاه کردیم و خواستیم آن را بومی کنیم و همان امر ی که ما را از دنیا جدا کرد و فاصلهمان را از آنها بیشتر کرد باردیگر خود را در رایانش ابری نشان داده است.
نگاه امنیتی به این مقوله موجب شد نتوانیم از بسیاری از بسترهای آمادهشده استفاد کنیم؛ بسترهایی که بسیاری از کشورها به صورت مشترک از آن بهره می برند. هر چند این استفاده مشترک نیز پس از ماجرای اسنودن و شنودهای صورتگرفته تا حدودی محدود شده است و اگر صورت میگیرد با حفظ امنیت بسیار است.
اما حرکت در همین مسیر ما را به سمت رایانش ابری ملی خواهد برد که فاصله زیادی با تفکر اصلی ایجادشده برای آن دارد.
اگر این تفکر بن مایه حرکت به سمت رایانش ابری باشد طبیعی است که ایجاد رایانش ابری در زیرساختهای ما زمان زیادی به طول خواهد انجامید و نهایی شدن آن نیاز به تکمیل بسیاری از بخش هاست.
رایانش ابری بر مبنای سرویس است، وقتی استفاده از رایانش ابری مزیت محسوب میشود که سرویسهای مختلفی ارائه شود و دستگاههای مختلف بخواهند به مردم سرویسهای مختلفی بدهند, زمانی که تعداد سرویسهای ارائه شده از سوی بخشهای مختلف افزایش مییابد برای اینکه بتوانند در همه شرایط سرویس مورد تقاضای شهروندان را تامین کنند نیاز به سرمایه گذاری هنگفت در بخش زیرساختی خود دارند؛ زیرساختی که شاید در همه شرایط مورد بهره برداری قرار نگیرد . اما وقتی این سرمایهگذاری در زیرساخت نتیجه خواهد داد که از آن بهره برده شود، در نتیجه اشتراکگذاری این بسترها با یکدیگر توسط تمامی بخشها درک خواهد شد. در شرایطی که تعداد سرویسهای قابل ارائه دستگاهها به مردم محدود است و دستگاههای مختلف زیرساخت زیادی برای ارائه این سرویسها پیشبینی و ایجاد کردهاند، هنوز استفاده از ظرفیتهای مشترک معنای خاصی ندارد.
از آنجایی که هر یک از دستگاههای مختلف با توجه به تجهیزاتی که خریداری میکنند و برنامههای توسعهشان بودجه میگیرند، طبیعی است بخواهند تجهیزات و زیرساختهای مورد نیاز را، خود خریداری و طراحی کنند چرا که از این طریق میتواند سهم بیشتری از بودجه دولت در اختیار بگیرند.
از همین رو به نظر میرسد زمانی که هر کدام از دستگاههای دولتی به سقف بودجههای عمرانی خود برای این بخش برسند و سرویسهای الکترونیکیشان نیز به حدی برسد که دیگر زیرساختهای در اختیارشان کفاف آن را ندهد، به تدریج به فکر استفاده از رایانش ابری میافتند.
در اصل برای استفاده از رایانش ابری در دولت الکترونیکی باید از سطح زیرساخت عبور کرده و به سطح ارائه سرویس رسیده باشیم، در این صورت است که استفاده از این نوع فناوری معنای خاص خودش را دارد.
اما نمیتوان گفت جادهای نکشیم چون فعلا خودرویی در آن تردد نمیکند، باید به فکر زمانی باشیم که ماشینها به حرکت درآمدهاند و در حال سبقت گرفتن از یکدیگر هستند