چطور مانع اختلال سازوکارهای دفاعی در محیط کارمان شویم
محبوس در دژ خودساخته
۳ بهمن ۱۳۹۹
زمان مطالعه : ۸ دقیقه
شماره ۸۷
تاریخ بهروزرسانی: ۴ بهمن ۱۳۹۹
اجازه دهید با یک اعتراف خجالتآور شروع کنم. حتی فکر نوشتن همین مطلب هم برای من بیمناک بود. دغدغه من نوشتن مطلبی جامع و دقیق است که در عین حال روان و ساده هم باشد. از طرفی بنا بر تجربه میدانستم که برای چنین کاری باید تا آرنج در پژوهشهای روانشناسی فرو روم. بنابراین فکر میکنید چه کردم؟ مثل هر انسان بالغ و مسئولی، تا جایی که میتوانستم از انجام آن اجتناب کردم و به سراغ پروژههای کوچکتر و راحتتر رفتم. به پیامهای واتساپم رسیدگی کردم، به مادرم زنگ زدم و خانه را مرتب کردم. لازم نیست تحلیل روانشناختی عمیقی بکنیم تا مکانیسم دفاعی پیشفرض من، یعنی اجتناب و طفرهروی، را شناسایی کنیم. همه ما سازوکارهای دفاعی شخصی خودمان را داریم که انواع آن به بیش از 10 مدل مختلف میرسد. این سازوکارها موقعيت تنشزا را تغيير نميدهند بلكه فقط شيوه دريافت يا انديشيدن ما به آن را عوض ميكنند. سازوکارهای دفاعی روشهایی هستند که ما بدون آنکه متوجهشان باشیم در برابر رخدادهای اضطرابآور به کار میبریم تا خود را از آسیبهای روانی حفظ کنیم. ما برای آرام گرفتن رادار خطر حساسمان به سرعت به محل موقتاً امنی پناه میبریم؛ اما این احساس امنیت موقتی ممکن است اهداف بلندمدت ما را زیر سایهی خود قرار دهد. مدیریت میکروسکوپی، انتقادات مخرب، فشار کاری و چالشهای متنوع محل کار میتواند ما را تا آستانههایمان ببرد. هنگامی که خطر واقعی باشد، مثل یک خرس گرسنه یا یک رئیس برافروخته از خشم، این سازوکارهای دفاعی ما مفید هستند. اما مشکل آنجاست که اغلب مغز ما دست به اغراق میزند. ما خطر را بزرگتر از چیزی که هست درک میکنیم و این تضعیفمان میکند. اما چطور میتوانیم این الگوی رفتاری ناخودآگاه و خودکار را که بخشی از شخصیتمان شده به چالش بکشیم؟ تکنیکهای زیادی در رفتاردرمانی شناختی وجود دارند که میتوانند در تغییر سازوکارهای دفاعی...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید