توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
اسفند ماه عجیبی است. حال و هوایش با تمام ماههای دیگر سال فرق میکند. حالا این تفاوت وقتی عجیبتر میشود که در اوج شلوغیهای کار و زندگی، فازی متفاوت گریبانگیر شود و باعث شود کمی از زمین فاصله بگیری. فازی متفاوت که برای من از خواندن یک خبر نشأت میگیرد؛ خبری با تیتر«سه ایرانی در بین صد نامزد سفر بیبازگشت به مریخ»؛ پروژهای غیرانتفاعی تحت عنوان «مارس وان» که از سال ۲۰۱۱ با هدف مسکونی کردن مریخ آغاز شده است و برای انتخاب ساکنان آینده مریخ، از بیش از 200 هزار نفر ثبتنام به عمل آورده که در پایان سومین مرحله انتخابیاش، نام 100 نفر از کشورهای مختلف دنیا را اعلام کرده است. این یک سفر با حداقل امکانات است. هشت ماه طول میکشد تا فضا را بپیمایید. طی این مدت حمامی در کار نیست و تنها میتوانید با حوله خیس استحمام کنید، غذای تازهای وجود ندارد و برای مدتها باید مواد کنسرو شده بخورید. با تمام این محدودیتها اما یک چیز وجود دارد: اینترنت. حالا شما هستید و ماهها معلق ماندن در منظومه و یک اینترنت که تنها دلخوشی شماست. تصور کنید چه اتفاقی روی میدهد؟ شما از جامعه حقیقی جدا شدهاید و اینترنت بعد از مدتی تبدیل به دنیای واقعیتان میشود. یک طرف یک کلونی مصنوعی و سیارهای بیآب و علف است و یک طرف جایی که روزگاری به آن تعلق داشتید. اندکی بعد جای حقیقت و مجاز به کلی عوض میشود.
بعید نیست این پروژه شکست بخورد و آدمهایی که اعزام شدهاند با اختلالات ذهنیای که برایشان به وجود آمده، تحت درمان قرار گیرند.
اگر همه موضوعات جذاب و شاید غیر جذاب مربوط به این پروژه را کنار بگذاریم، در لحظهای که این خبر را خواندم به این فکر افتادم که اگر روزی قرار بود در این سفر بیبازگشت حضور داشته باشم و فقط میتوانستم یک چیز با خود ببرم، آن چیز چه بود.
اما گذشته از همه اینها، شاید رفتن به چنین سفر شگفتانگیز و درعین حال غریب و عجیبی که عدهای شهامت رفتن به آن را داشتهاند در حال حاضر جذابیت و موضوعیتی نداشته باشد؛ اما یک انتخاب از میان انبوه انتخابهای دنیوی که به آنها وابسته هستیم یا آن را خیلی دوست داریم، میتواند تجربه متفاوتی را، هر چند خیالی و کوتاه رقم بزند.
من که این احساس را تجربه کردم. شما هم میتوانید خود را در معرض این تجربه خیالی قرار دهید