صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات مانند دیگر صنایع و رشتهها، مملو است از اسناد بالادستی…
۹ مهر ۱۴۰۳
جنگ در جهان باستان پلی به سوی تمدنهای قدرتمندتر بود؛ قایقی روی مردابی از خون که تضمین میکرد تنها حکومتها و نظامهایی دوام بیاورند که توان حفظ بقای همهجانبه مردم خودشان را دارند و در این میان لزوما ارتش قدرتمندتر و بزرگتر از همه ماجرا نبود. گواه آنکه بارها تاریخ جهان شاهد نمونههایی بوده که در آن لشگرهای بزرگتر و مجهزتر در برابر همتایان کوچکترشان شکست میخورند و مغلوب میشوند. بربرهایی که رم را تاراج میکنند، اسکندری که کاخهای هخامنشی را آتش میزند و حتی ویتنامی که آمریکا را بیرون میراند همگی شاهدانی هستند بر شکست امپراتوریها در برابر جوامع کوچکتر اما کارآمدتر که دستکم در برههای از تاریخ توانستهاند متحدتر و هدفمندتر عمل کنند. از همین رو ورای آن همه خون و درد و قربانی جنگهای کلاسیک ابزاری بودند برای تضمین بقای برترینها و تکامل بهترینها ولی اکنون ما در زمانه متفاوتی زندگی میکنیم.
انسان مدرن کوشیده است بیاموزد این نبردهای جانفرسا را به حیطههای انسانیتر انتقال دهد و برخورد شمشیرها را به برخورد افکار و ایدهها تبدیل کند. در این روایت جدید اتحادها، رسانهها و اطلاعات ابزار برتری هستند و هرچند هنوز نسل جنگها و قتلعامها و نسلکشیها برنیفتاده ولی ابزارهایی همچون تحریم، مذاکره و هشدار خلق شدهاند تا اهرمهایی سیاسی به جای جنگافزار باشند؛ شیوهای برای پرهیز از مناقشه مستقیم ولی لاجرم. در این کشاکش هم دولتهایی پیروز میشوند که سریعتر، خوشنامتر و دارای ملتی راضیتر باشند.
آنچه امروز در فضای فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور اتفاق میافتد نیز شباهتی غیرقابل انکار به فضایی جنگی دارد. دولت و منتقدانش در فضای رسانهای برای یکدیگر خط و نشان میکشند. دستوراتی از دو طرف صادر و بلافاصله لغو میشود. روسای آشکار و پنهان هر دو طرف لشگرکشی میکنند و برای نبرد علیه یکدیگر نهتنها پیادهنظام بلکه ژنرال در اختیار دارند. تا اینجای کار تلفات در حد فیلتر شدن چند سایت، به اغما رفتن چند تجارتخانه و شاید دستگیری چند وبلاگنویس بوده اما بدون شک مهمترین تاثیر آن عیان شدن شکافهای تصمیمگیری در کشور برای اتخاذ موضعی ماندگار و شفاف در قبال فناوری اطلاعات کشور است.
این تشتت در رویکردی واحد نهتنها هرگونه مراوده با فضای بیرونی فناوری اطلاعات کشور را غیرممکن و جذب سرمایه داخلی و خارجی برای توسعه اینترنت ایرانی را بسیار دشوار میسازد بلکه حتی تشخیص مطابق بودن یا نبودن هر حرکتی با خواستههای کلی نظام را غیرممکن میکند و چهرهای از نظام راهبری فناوری ارائه میدهد که در آن کشمکش بر سر اختیارات است و نه وظایف. همه قربانیان این جنگ هم آشکار نیستند.
اگر بپذیریم که در این میانه جنگ همه ناگزیرند سرانجام سویی را انتخاب کنند، شاید یک راهنمایی کوچک در انتخاب طرف برنده همان درس تاریخی باشد؛ سرانجام طرفی برنده خواهد شد که محبوبتر و محقتر باشد و این بار هم تاریخ را برندهها مینویسند؛ پیوسته و پیروز باشید