توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
آنچه در امیرآباد این روزها شاهد آن هستیم نه موضوع جدیدی است نه اتفاقی تازه؛ همانی است که طی سالهای گذشته به تواتر در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور نظارهگر بودهایم، سرفصل همه چالشها و گیر و گرفتی که میان مرکز فضای مجازی و مرکز تحقیقات مخابرات ایران روی داده، تحت عنوانهای تقسیم ناموجه نهادهای تصمیمگیری، فقدان نهاد فراگیر یا یکپارچه (یا شما بخوانید موازیکاری) قابل بحث و بررسی است. جالب اینکه راه برونرفت از این وضعیت نیز تاکنون چیزی نبوده جز خلق یک نهاد یا مرکز فرماندهی با قدرت تصمیمگیری و تصمیمسازی یکپارچه و فراگیر. از آن زمان که شورای عالی انفورماتیک زیر مجموعه سازمان برنامه و بودجه حیات پیدا کرده تا امروز که مرکز فضای مجازی زیر مجموعه شورای عالی فضای مجازی شکل گرفته است، اراده مبتنی بر این بوده است که موضوع ورود فناوری اطلاعات و ارتباطات مبتنی بر یک نگاه واحد و کارشناسی مدیریت و نظارت شود؛ گاه این موضوع فقط از منظر اقتصادی و توسعهایاش مورد توجه و تاکید بوده و گاه مثل امروزه روز که از تمامی جهات خصوصا از منظر فرهنگ و امنیت مورد مداقه و توجه قرار گرفته است. میتوان این چالش و جدال را به رویههای مرسوم با توجه به ساختارهای موازیای که در کشور وجود داشته و دارد، مورد بحث قرار داد و کمافیالسابق نتیجه گرفت تا زمانی که این موازیکاری پایان نگیرد این نهادها نیز ناکارآمد خواهد بود. اگرچه این ریشهیابی کاملا درست به نظر میرسد اما واقعیت دیگری در جامعه ایرانی وجود داشته و دارد که موجبات خلق این ساختارهای موازی شده است. روح فردی ما در پی ساخت و خلق این ساختارها و نهادهایی که کارکردهای موازی پیدا میکنند، در جهت به عاریه گرفتن بخشی از قدرتی است که دوست نداریم به صورت متمرکز و فراگیر توسط یک گروه اعمال شود