از «بازار ترهبار» شروع شد؛ جایی که حیوانات را برای فروش و ذبح جمع میکنند. ناگهان ویروسی که در ابتدا ظاهراً در خفاشها پرورش یافته بود منتشر شد و به انسانها سرایت کرد. در ابتدا تعداد موارد ابتلا کم بودند و بیشتر و بیشتر شدند. برخی افراد شجاع میخواستند زنگ هشدار را به صدا درآورند اما برخی مقامات به دلیل ترس از تجمعات و بینظمی اجتماعی آنها را ساکت کردند. مقامات ماجرا را جدی نگرفتند و هشداری ندادند. با انباشت بیشتر موارد ابتلا ویروس به بیرون از شهر نیز رسید. در آن زمان دیگر برای مقامات غیرممکن بود که بتوانند آن را نادیده بگیرند. آن را سندرم تنفسی کرونا ویروس 2 یا سارس-کووید-2 مینامند چون در ارتباط با ویروسی است که شیوع سارس در سال 2003 را موجب شد. این اتفاق شبیه داستانهای علمیتخیلی مثل 12 میمون یا شیوع بود و فیلمهای مشابه را در ذهن تداعی میکرد. با انتشار ویروس در سرتاسر جهان اکنون در درام دیستوپی خودمان نقش بازیگر داریم و نقطه پایان نامعلوم است. به هر تقدیر، گویی تنها در فصل دوم این درام به سر میبریم. احتمالاً علم و فناوری به راهحلی برسند. جامعه ما باوری قوی دارد مبنی بر اینکه میتوانیم چالشهای سختمان را مهندسی کنیم. مطمئناً هوش مصنوعی با کاربردهای اخیری که در حوزه سلامت داشته است خواهد توانست با یک ویروس جدید مقابله کند. اکنون صدها شرکت استارتآپ وجود دارند که ابزارهای هوش مصنوعی زیادی را در سالهای متمادی برای سرعت بخشیدن به کشف ویروس ایجاد کردهاند. با این حال تنها یک دارو با بهرهگیری از هوش مصنوعی به کارآزماییهای بالینی انسانی رسیده است؛ دارویی که آن را برای درمان وسواس فکری-عملی توسعه دادند. هوش مصنوعی در این نمونه خاص طی مدت 12 ماه دانشمندان را به نتیجهای رساند که در مدلهای سنتی سالها طول میکشید تا به آن برسند. وقتی یک شرکت...