توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
ساختار بازار سرمایه ایران بعد از تصویب قانون بازار اوراق بهادار در سال ۱۳۸۴ و تشکیل سازمان بورس و شرکتهای بورس توسعه بسیار مناسب و جهشی درخور یافت. تشکیل بازار به صورت آنلاین، تاسیس ارکانی همانند سپردهگذاری مرکزی، راهاندازی تعداد متنوعی از ابزارها و بازارهای تامین مالی و اوراق جدید همانند اسناد خزانه، صندوقهای سرمایهگذاری، شرکتهای تامین سرمایه، موسسات رتبهبندی، اوراق تامین مالی جمعی، اوراق مشتقه، تقویت بازار بدهی، تشکیل بازار شرکتهای کوچک و متوسط، بازار دارایی فکری و همانند آن از اقدامات برجسته و پیشگام در بازار سرمایه به شمار میرود.
به رغم تمامی پیشرفتهای چشمگیر در حوزه بازار سرمایه متاسفانه به دلیل برخی مشکلات، این بازار تا قوام و رونق مورد انتظار فاصله دارد. در یک تقسیمبندی میتوان به دو دسته مشکلات کلان و اجرایی اشاره کرد. از جمله مشکلات کلان وجود نظام حقوقی تجاری بسیار قدیمی است. قانون تجارت ایران مربوط به دوره پهلوی اول در حدود ۸۰ سال پیش بوده که هنوز نظم نوین تجاری و اقتصادی بر جهان حاکم نشده بود. هرچند مقررات شرکتهای تجاری در سال ۱۳۴۷ مورد بازنگری قرار گفت اما باز هم این مقررات قدیمی بوده و همه تجار و فعالان اقتصادی و حقوقدانان معتقدند پس از آزمون و خطای حدوداً ۵۰ساله وقت آن است که متناسب با واقعیتهای اقتصاد امروز تغییر پیدا کنند. نظام مالیاتی غیرشفاف و نظام بیمهای تشریفاتی و غیرکاربردی از مشکلات کلان اقتصادی کشور محسوب میشوند که بالطبع تاثیر این ناکارآمدی بر بازار سرمایه نیز همانند سایر بخشهای اقتصادی مشهود است. هرچند تاثیر دولتی و شبهدولتی بودن اقتصاد غیرقابل انکار است و این عامل به تنهایی به اندازه دیگر عوامل در بیرونقی اقتصاد و تجارت نقشآفرینی میکند.
در دسته مشکلات اجرایی وجود برخی دستورالعملها و آییننامههای نامناسب، ناعادلانه، غیرکارشناسی و دستوپاگیر و برخی تنگنظریها در بازار سرمایه است که این مورد به سهولت قابل اصلاح است.
در بورسهای دنیا شرکتهای فناوریمحور، نوآور و استارتآپها در دهه اخیر نقش عمدهای در بازار سرمایه ایفا کردهاند. اما متاسفانه در کشور ما به دلایل ذکرشده و کاستیهای حقوقی و اداری و برخی موارد دیگر این نقش مغفول مانده است. از جمله ناآشنایی صاحبان کسبوکار با قوانین، نبود حاکمیت شرکتی مناسب، نبود شفافیت و مساله دودفتره بودن، نداشتن صورتهای مالی مناسب حسابرسی شده، عدم پیشبینی مناسب از بازار، نوسانات نرخ ارز، بیاعتنایی به حقوق مالکیت فکری، فقدان ادبیات مشترک بین سرمایهگذاران و نوآوران باعث شده است که شرکتهای استارتآپی از گردونه بورس خارج بمانند.
فرهنگ غالب شرکتهای استارتآپی این است که سرمایه و پول میتواند نقش زیادی در موفقیت ایفا کند و تصور میکنند اگر به سرمایه مالی مناسب دست یابند، توانایی رشد جهشی و یونیکورن شدن را به راحتی پیدا میکنند. از سوی دیگر سرمایهگذاران میگویند برای تزریق سرمایه بستر مناسب حاکمیت شرکتی، شفافیت، وجود اهداف از پیش تعیینشده، تیم بنیانگذاری متخصص، هدفمند، با پشتکار و باانگیزه وجود ندارد وگرنه به لحاظ انجام سرمایهگذاری مانعی ندارند.
رونق بازار سرمایه در سال ۱۳۹۹ و هدایت نقدینگی به این بازار انگیزه مناسبی است برای هر کسبوکاری که برای ورود به این تامین مالی مناسب و ارزان و در دسترس تلاش میکند، در نتیجه طی سال جاری تمایل استارتآپها و کوشش برای تامین مالی بورسی افزایش یافت. این امر البته باید به فال نیک گرفته شود آنگاه که به عنوان کاتالیزوری برای آمادهسازی استارتآپها به منظور افزایش شفافیت، نظمبخشی مالی و اجرای قوانین و مقررات شرکتی باشد، ولی در عین حال نباید از این نکته غافل شد که در صورت نبود شرایط مناسب برای ورود به بورس، این امر میتواند ضربه مهلکی هم برای خود شرکت، هم سرمایهگذاران و هم عموم مردم سهامدار در بازار سرمایه و نهایتاً اقتصاد کشور به شمار رود.
در پایان سه راهکار در دورههای زمانی متفاوت پیشنهاد میشود:
در راهکار طولانیمدت سه تا پنجساله بایستی نهادهای متولی، رگولاتورها، کانونها و انجمنهای صنفی، قوای سهگانه و سایر عناصر کلان حاکمیتی در راستای اصلاح و تغییر قوانین، بهبود زیرساختها، کاهش نقش دولت و شبهدولت در اقتصاد، تثبیت نرخ ارز، تسهیل سرمایهگذاری، حمایت از کارآفرینان و نواوران و صاحبان فکر و ایده، و در یک کلام تسهیل فضای کسبوکار، بکوشند.
در راهکار میانمدت دو تا سهساله بایستی با فرهنگسازی مناسب از طریق آموزش قوانین و مقررات موجود، ایجاد فرهنگ و ادبیات مشترک بین صاحبان فکر و اندیشه و سرمایهگذاران، حمایتهای دولتی غیرمالی از سرمایهگذاری خطرپذیر و بازارسازی مناسب سعی در استفاده بهینه از وضع موجود داشت.
و در راهکار کوتاهمدت یک تا دو ساله باید طی دورههای فشرده آموزشی و انجام مشاورههای لازم ارزانقیمت، شرکتهای استارتآپ را واجد شرایط لازم برای ورود به بورس کرد و از طرف دیگر با آگاهسازی سهامداران و پوشش برخی ریسکها، لغو برخی محدودیتها و ممنوعیتهای دستوپاگیر و سرمایهگذاری مشترک بخش دولتی و خصوصی و البته تحت مدیریت بخش خصوصی از فرصت ایجادشده و هدایت نقدینگی به منظور رشد استارتآپها کمال بهره را برد.