توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
رگولاتوری صوت و تصویر در فضای مجازی در ماههای پایانی سال گذشته، هر طور بود توانست خود را به دیگر بازیگران و تصمیمگیران و سیاستگذاران این عرصه ثابت کند. این جایگاه گرچه هنوز با اما و اگرهایی روبهروست اما خدشهدار کردن آن امکانپذیر نمینماید و دیگر بازیگران، به اندازه صداوسیما در فضای سیاسی کشور، قدرتمند نیستند. با وجود این، میتوان گفت ساترا تنها اولین گام در این عرصه را برداشته که گرچه به نظر نمیرسد، اما سادهترین گام است. در گام بعدی این نهاد باید بتواند به معنای واقعی، خود را در میان فعالان عرصه تولید و انتشار صوت و تصویر اثبات کند.
در اقتصاد، کالاها و خدمات به دو دسته تقسیم میشوند: تجارتپذیر و تجارتناپذیر؛ مثلاً کمبود لوازم خانگی را میتوان با واردات جبران کرد، اما کمبود مسکن را نه. از زاویهای میتوان گفت تفاوت سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی با ساترا نیز چنین است. یعنی فعالان صنعت ICT و کاربران چارهای جز اجرای تصمیمات رگولاتوری ندارند، اما آیا ساترا هم میتواند چنین کند؟ شاید تولیدکنندگان صوت و تصور مجبور به رعایت مقررات ساترا باشند؛ اما کاربران چنین اجباری ندارند و در مقاطع قبلی به سادگی نشان دادهاند اگر از تولیدات یک رسانه رضایت نداشته باشند، به سراغ نمونههای خارجی آن میروند. همهگیر شدن استفاده از ماهواره و کانالهای تگرامی و صفحات اینستاگرامی نشان میدهد تاثیرگذاری بر کاربران به سادگی امکانپذیر نیست. اینجاست که باید گام مهمی برداشت. محتوا کالایی تجارتپذیر است و تا همینجای کار هم بسیاری از مخاطبان، مشتری ثابت تولیدات نتفلیکس و HBO و غیره شدهاند و آن دسته که همچنان از تولیدات داخلی استفاده میکنند، اگر با تغییر رویه روبهرو شوند و چارچوبهای تنگ صداوسیما را در تولیدات اینترنت نیز ببینند، به سرعت از آنها فاصله میگیرند. توجه به این نکته ضروری است که مخاطبان برای استفاده از IPTV و VOD باید هزینه بدهند، بنابراین جدایی از آنها با سرعت بیشتری نسبت به صداوسیما رخ میدهد. و در نهایت اگر زمین بازی به رقبای قدرتمند واگذار شود، بازپسگیری آن تقریباً غیرممکن خواهد بود.
اثبات یک نهاد با اتکا به اهرمهای سیاسی و اجرایی کار چندان دشواری نیست؛ اما آیا به همین سادگی میتوان در ذهن مخاطب هم جانشین شد؟