1+5 آموزهای که ماجرای دختر مسافر و راننده اسنپ برای ما، آن دو نفر و اسنپ داشت
درسهای حقوقی یک ماجرای جنجالی
۱۷ تیر ۱۳۹۸
زمان مطالعه : ۴ دقیقه
شماره ۶۹
تاریخ بهروزرسانی: ۲۳ مهر ۱۳۹۸
ماجرایی را که برای اسنپ اتفاق افتاده همه ما میدانیم؛ دختری که حجاب را رعایت نکرده و رانندهای که او را پیاده کرده است و البته کمپینهای بعدی. ماجرا تاکنون به اشکال مختلف مورد بررسی قرار گرفته اما آیا میتوان برای آن ابعادی حقوقی پیدا کرد؟ پاسخ مثبت است و اساساً به نظر میرسد که حجم بالایی از این ماجرا، حقوقی است. در این شرایط ما چه درسهایی میتوانیم از این ماجرا بگیریم؟ ۱- همه ما در جامعه باید یک قاعده اینهمان یا توتویی مهم را بفهمیم که قانون، قانون است. ممکن است فکر کنید که این گزارهْ عبارتی بیمعناست اما معانی مهمی دارد مثل اینکه قانونْ اخلاق نیست که رعایت آن خوب باشد و عدم رعایت آن بد. قانون یعنی یک قاعده لازمالاجرا که حاکمیت پشت اجرای آن ایستاده است و بنابراین ضمانت اجرا دارد. حال اگر قانونی را قبول نداشته باشیم باید چه کنیم؟ طبیعی است که باید از طریق قانونی یعنی فرستادن نمایندگان همموضع خودمان به مجلس مخالفت خود را نشان دهیم. ۲- حتی اگر قانونی را قبول نداشته باشیم و حتی اگر بخواهیم فرضاً با نادیده گرفتن آن، با آن مقابله کنیم (و این کار درست باشد)، باید بپذیریم که به خاطر داشتن ضمانت اجرای قانونی، این کار با هزینه (یعنی مجازات) روبهرو خواهد شد، اما ما نباید هزینه اقدام خود را به دیگران تحمیل کنیم. این مساله نه اخلاقی است نه از نظر حقوقی با فحوای اصولی مثل اصل شخصی مجازاتها نسبتی دارد. ۳- درس دیگر را بارها در همین نشریه بررسی کردیم. هر اپلیکیشنی برای خود قواعدی دارد که این قواعد را در ابتدای نصب آن اعلام کرده و ما با آن موافقت کردهایم. ما اما چون این قواعد را نمیخوانیم، هنگام گرفتاریهای اینچنینی تصور میکنیم که اپلیکیشن باید طرف ما را بگیرد. این در حالی است که در مثال اسنپ، در بند ۱-۶...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید