۱۰ آذر ۱۴۰۳
نسل اول استارتآپهای ایران چگونه شکل گرفتند و چرا دیگر تکرار نشدند
بزرگان بیتکرار
مانند داستانهای اساطیری که قهرمانانی از گوشهوکنار یک کشور (یا حتی دنیا) گرد هم میآیند و اتفاقی را رقم میزنند که حتی تا لحظه وقوع هم پیشبینیپذیر نیست، ناگهان در میانه شهر، کارآفرینانی به میدان آمدند که تاریخ را به پیش و پس از خود تقسیم کردند. حالا نه برای نسل جوان که حتی برای میانسالها نیز به یاد آوردن روزهایی که در کنار خیابان تاکسی دربست میگرفتند سخت است. روزهایی که برای تخفیف باید با مغازهدار چانه میزدند یا وسایل مازادشان را به سمساری محل میفروختند. دفتر خدمات در نیمه ابتدایی دهه ۹۰ ورق خورد و صفحهای جدید پیش روی ما قرار گرفت. چه کسی این صفحه را عوض کرد؟ و چطور؟ از میان همه کارآفرینان جوانی که با اتکا بر بستر اینترنت خدمات خود را عرضه کردند، چرا تنها چند نام توانست آنچنان بدرخشد که پرچمدار بازار شود؟ اینها سوالاتی است که به سختی میتوان پاسخی برایشان یافت. شاید بیراه نباشد اگر آنچه را در سالهای اخیر گذشته، انقلابی در عرصه خدمات اجتماعی خواند و کدام متفکری است که توانسته باشد یک انقلاب را به صورت دقیق ریشهیابی و تفسیر کند؟ تصمیم تاریخی در سالهای پایانی دهه ۸۰ و آغازین دهه ۹۰- همان دوران که میتوان نام سالهای سخت بر آنها گذاشت- شرکتهای کوچکی شکل گرفتند که به سختی میشد به موفقیت آنها امید داشت. آیا چند جوان میتوانستند بازار را از دست بازیگران قدیمی و استخوان خردکرده درآورند و به رقیبی سرسخت و جدی بدل شوند؟ باید قبول کرد که چنین باوری سخت بود. آن هم در حالی که تصور میشد مجموعه حاکمیت، تصمیمی برای نوزایی و نوسازی ندارد. زمانی که این شرکتهای کوچک کار خود را آغاز کردند حتی کلمه استارتآپ نیز در میان عموم رواج نیافته بود. با این حال، اکنون میتوان اینطور برداشت کرد که یک تصمیم تاریخی در حاکمیتْ راه را برای...