رئیس سازمان فناوری اطلاعات: همه مراکز دولتی ذیل ابر دولت فعالیت میکنند
گرفتن زمان مصاحبه آن هم در آخرین روزهای سال چندان ساده نیست، در میانه یک…
۳ فروردین ۱۴۰۴
خرید کافه بازار از سوی تپسل اکوسیستم نوآوری را شوکه کرد. همه منتظر بودند پس از سالها کافهبازار IPO شود، اما خروج بنیانگذار و هلدینگ هزاردستان از آن، بازی را تا حدودی تغییر داد. هرچند تپسل به عنوان مالک فعلی کافهبازار اعلام کرده این رویه را ادامه خواهد داد اما این سوال باقی است که آیا رویه فعالیت کافهبازار به شکل فعلی ادامه پیدا خواهد کرد یا رویکرد تبلیغاتی خواهد گرفت. با سبحان فروغی مدیرعامل تپسل در این باره گفتوگو کردهایم:
تپسل به ناگهان پایان سال آتشین را رقم زد. دو سه خبر منتشر شد که خرید کافهبازار نهایی شد و خرید شیپور در دستور کار شما قرار گرفته است. چه اتفاقی افتاد که ابتدا به فکر خرید کافهبازار افتادید؟اگر زودتر خبر مذاکره با کافهبازار منتشر میشد احتمال داشت معامله به سرانجام نرسد.
یعنی مذاکره احتمالاً از ۶ یا ۹ ماه قبل آغاز شده بود؟زمانی مجموعه هزاردستان تصمیم گرفته بود از مجموعه کافهبازار جدا شود و تمام تمرکزش را روی مجموعه دیوار بگذارد. با مجموعههای مختلف در حال مذاکره بودند. تصمیمشان هم در همین چند ماه و هفتههای اخیر نهایی شد؛ چون بالاخره این وسط موضوع ورود به بورس کافهبازار نیز نهایی شده و برای ورود به بورس پذیرش گرفته بودند هر لحظه ممکن بود تصمیم عوض شود اما در نهایت این اتفاق نیفتاد. این اتفاق برای ما خیلی استراتژیک بود به خاطر اینکه اگر به گذشته تپسل برگردیم و نگاهی به آن بیندازیم، تپسل یک شبکه تبلیغاتی موبایلی است و بیشتر فعالیتش بر بستر موبایل است و DNA موبایلی دارد.
در کل وقتی به کلیت محصولات شرکت پگاه دادهکاوان شریف نگاه میکنیم بیشترشان رنگوبوی موبایل دارد تا رنگوبوی محصولات عمومی و وب. برای همین بین دو مجموعه تپسل و کافهبازار نقاط اشتراک و همافزایی (Synergy) زیادی وجود داشت و برای ما خیلی مهم بود که یکجورهایی کافهبازار به پرتفویمان اضافه شود. اگر گذشته را یک جور دیگر هم دوباره مرور کنید، خواهید دید همیشه همکاریهای جدی و زیادی بین کافهبازار و تپسل وجود داشته است.
درست است، کافهبازار از بستر تپسل برای دیجیتال مارکتینگ استفاده میکرد اما سوالم این است که دقیقاً تاریخ آغاز مذاکرات جدی میان تپسل و کافه به چه زمانی برمیگردد؟میتوانم بگویم مذاکرات در مجموع نزدیک به سه ماه طول کشید. این فرایند خیلی سریع جمعوجور شد.
آیا خروج سرآوا در عقد این قرارداد تاثیری داشته است یا اگر سرآوا همچنان در ترکیب سهامداری این مجموعه باقی میماند شما باز اقدام به خرید کافهبازار میکردید؟از سمت ما تفاوتی پیدا نمیکرد. ولی شاید برای سرآوا اگر به عنوان سهامدار حضور داشت فرق میکرد که تپسل مجموعهای باشد که کافهبازار را میخرد یا مجموعه دیگر.
قبل از خریداری کافهبازار از سوی تپسل، خبر بورسی شدن و ورود آن به بازار نوآفرین مطرح شده بود. در حال حاضر این روند چگونه طی میشود؟همین خبر وقفهای در مذاکرات انداخت. زیرا بالاخره ممکن بود جمعبندی مجموعه هزاردستان این باشد که در شرایطی که پذیرش صورت گرفته، IPO کردن از واگذاری گزینه بهتری باشد اما در نهایت تصمیم آنها بر ادامه مذاکرات و در نهایت خرید کافهبازار از سوی تپسل بود. روند ورود به بورس کافهبازار همچنان پیش میرود. طبیعتاً مالکیت تغییر کرده و یکسری پروسهها باید دوباره تکرار شود. اما از همان روزی که توافق انجام و قرارداد منعقد شد و به قول معروف امضای خیس پای قرارداد نشست، این موضوع به هیات پذیرش اعلام و پروسههای آن دوباره از سر گرفته شد.
یعنی هیات پذیرش قبول کرد که مالکیت عوض شده ولی فرایند ادامه دارد. شما قرار است در همان بازار نوآفرین ادامه دهید یا احتمال تغییر و ورود به بازار فرابورس وجود دارد؟ بازار نوآفرین بازار بسیار تازهای است. تا زمانی هم که یکی از این عزیزان اکوسیستم بهاصطلاح خط مقدم این بازار را نشکند و به این بازار ورود نکند و IPO نشود، وضعیت مشخص نخواهد شد. برای ما بازار اول و دوم فرابورس گزینههای جذابتری است اما فعلاً تصمیم سازمان بورس بر این است که بازار نوآفرین برای این شرکتها مناسب است. ما هم صبر میکنیم. هرچند کارهای پذیرش در حال انجام است اما بررسی میکنیم تا ببینیم کدام یک از بازارها برای تپسل بهتر است.
تپسل هم قرار بود وارد این بازار شود؟بله، خود تپسل نیز این مسیر را طی کرده بود اما بنا بر همین دلایلی که گفتم، که بازار نوآفرین بازاری بسیار تازه است و احتمال دارد مانند بازار SMEها جذابیت کمتری داشته باشد و مانند بازار اول و دوم نباشد، ترجیح دادیم دیگران اولینهایی باشند که وارد بازار میشوند؛ تا ببینیم واقعاً گردش و تامین مالی جذابی اتفاق میافتد که ورود به آن ارزشمند باشد و شرکت روی تابلوی آن قرار بگیرد و IPO شود یا خیر.
چند روز بعد از خبر کافهبازار خبر خرید شیپور نیز منتشر شد، اما به نظر میرسد این خرید هنوز نهایی نشده است؟تا به امروز که خدمت شما هستیم اتفاقی در این زمینه نیفتاده است. اخبار روی قراردادها و برنامههای کسبوکارهایی که ذاتشان B2B است اثر میگذارد. به نظر من این اتفاق هم تحت تاثیر اخبار قرار گرفته است.
با توجه به خریدهایی که از سمت تپسل اتفاق افتاده و تغییراتی که در پرتفوی آن مشاهده میشود، آیا میتوان گفت رویکرد تپسل تغییر کرده است؟ زیرا تا پیش از این نوع فعالیت و تمرکز تپسل روی دیجیتال مارکتینگ بود در حالی که کافهبازار یک مارکتپلیس است و اگر بر فرض پلتفرمی مانند شیپور هم خریداری شود، کاربری آن بیشتر ارائه سرویس و خدمات است.
تصمیمها و قراردادهای بهانجامرسیده همگی در راستای تکمیل زنجیره ارزش تپسل بود. در دنیا نیز اکوسیستمهای تبلیغاتی، زنجیره ارزش خود را از طریق خرید و ادغام رسانههای کوچک، متوسط و حتی بزرگ تکمیل میکنند. بزرگترین شبکههای تبلیغات دنیا بزرگترین صاحبان مدیا هستند. این اخبار خرید مارکتپلیس یا پلتفرمهای دیگر در واقع از جنس ترکیب رسانه با ابزارهایی برای درآمدزایی از آن رسانه است که مهمترین آن تبلیغات به شمار میآید.
این نگاه همواره در تپسل جاری و ساری بوده است. برای همین اگر تپسل یک روز وارد حوزه بازی نیز بشود چیز عجیبی نیست چراکه بازی هم یک رسانه است؛ در حال حاضر زیرمجموعههای تپسل در حوزه استودیو بازیسازی فعالیت دارند. یا اگر در حوزه رسانههای کوچکتری مانند استریم ویدئو یا استریم موسیقی نیز وارد شود اتفاق عجیبی نیست. البته تپسل در این حوزهها نیز فعالیت دارد. این فعالیتها همه از یک جنس هستند و مکمل و تکمیلکننده پازل فعالیت رسانه و تبلیغات کنار یکدیگرند.
بار رسانهای این فعالیت بیشتر است یا بار تبلیغاتی آن؟هر یک از این مجموعهها استقلال خودشان را دارند. میتوان در عین قائل بودن به این استقلال روی نقاط اشتراک نیز دست گذاشت که برای هر دو طرف و مجموعه جذابیت ایجاد کند. بنابراین جواب سوال این است که کافهبازار یا هر رسانه دیگری در نهایت باید مسیر و رسالت خودش را طی کند و انجام دهد ولی در کنار تپسل نیز اتفاقات بسیاری از جنس مکمل و همافزایی میتواند پیش بیاید که برای هر دو جذاب باشد.
پیرو این مثال، خیلی از شرکتهای فعال روی کافهبازار از کافهبازار انتقاد میکنند که بار تبلیغاتی آن طی سالهای گذشته افزایش یافته است. آیا ممکن است این ویژگی پس از ورود تپسل شدیدتر هم بشود؟ حتماً در یک محصول B2C، محصولی که کاربر نهایی آن مردم عادی هستند، مهمترین نکته این است که کاربر تصمیم به رفتن از آن سرویس نگیرد. پس اگر قرار باشد تغییری هم رخ دهد، حتماً با انواع ابزارها بهترین تصمیم گرفته میشود تا در نهایت گفته نشود کافهبازار افت کرده است. ما کافهبازار را به عنوان یک محصول خوب و شناختهشده خریدیم، آن را نگرفتیم تا نابودش کنیم. به نظر من باید به این ادغام اینگونه نگاه کنیم که کافهبازار در بهترین جایی است که میتوانست باشد، فقط از تعامل و نزدیکی بین دو مجموعه باید فرصتهای جدیدتر و بهتری برای رشد فراهم کرد.
یعنی معتقد نیستیم که کافهبازار کارهایی را که باید انجام میداده تا الان هرگز انجام نداده یا باید میزان تبلیغات روی این بستر افزایش پیدا کند. الگوی اکثر این کسبوکارها همواره اینچنین است که محصول در حوزههای مختلف مثل تبلیغات بهگونهای رشد کند تا کاربر نهایی ناراضی نباشد. هنر کسبوکارها این است که با استفاده از اطلاعاتی که از کاربرهایشان دارند بهعلاوه طراحی خوب محصول، نارضایتی را به حداقل برسانند. اما از سویی تبلیغات جذابیتهایی هم دارد. آشنا شدن مردم با سرویسهای جدید در نتیجه تبلیغات امکانپذیر است. بسیاری از کسبوکارهایی که اکنون در کشور در بستر اینترنت مشغول فعالیتاند مانند دیجیکالا، اسنپ، دیوار و امثالهم، اگر تبلیغات نبود اصلاً شناخته نمیشدند. تبلیغات در عین حال که نگرانکننده است مزایا و جذابیتهایی هم دارد.
ولی این نگرانی نیز وجود دارد که سرویسی که خوب است و تبلیغ نکرده دیده نشود؟واقعیت اقتصاد آزاد بر این مبناست که اگر سرویسی خوب است باید به طریقی، راهی پیدا کند و سرمایه جذب کند. این سرویس باید برای شناخته شدن پول خرج کند. چون اکوسیستم مارکتینگ و تبلیغات اکنون به این شکل چیده شده است. آن سرویسی که خرج نکند دیده نمیشود، درست است.
طبق گزارشهای سالانه منتشرشده از سمت تپسل، ۱۴۰۱ سال مرگ دیجیتال مارکتیگ بود و پس از آن اعلام شد وضعیت در سال ۱۴۰۲ بهتر شده است.
وضعیت دیجیتال مارکتینگ در سال ۱۴۰۳ چگونه است؟البته باید تحلیلهایمان را از جنس درآمد و وضعیت اقتصادی بررسی کرد. اگر به قیمت دلار آن لحظه بخواهیم مقایسه کنیم، خیلی اوقات همه ما از واقعیت چند سال گذشته عقبتر هستیم. تپسل همواره در بدترین سالهای فعالیتش نیز با ضریبهای ۲ و حتی بیشتر رشد کرده است. اما خیلی اوقات متاسفانه نرخ دلار باعث میشود در مقایسه گفته شود این 2X تازه جبران مافات کرده است. قبل از همه برای پاسخ به سوال شما بهتر است نگاهی به تبلیغات بیندازیم. تبلیغات به طور جدی به حال تمام کسبوکارها یعنی فضای کلی اقتصاد وابسته است.
به عبارتی هرچه اقتصاد پویاتر باشد و سرمایهگذاری بیشتری در آن صورت گیرد و به قول معروف کسبوکارها در حال رشد باشند، چون آدمها توان خرج کردن بیشتری دارند پس فرصت تبلیغات نیز افزایش مییابد. اقتصاد ایران در چند سال اخیر حال خوبی نداشت و اکثر فعالیتها حالت انقباضی به خود گرفته بود در نتیجه اگر تبلیغات در این بازه زمانی رشدی کرده و سهمی گرفته از بخشهای دیگری بوده است. در اصل تبلیغات دیجیتالی اگر در این سالها رشدی هم کرده بیشتر از بازار تبلیغات سنتی، بازار گرفته است و در کل بازار تبلیغات به دلیل شرایط اقتصادی بزرگ نشده است. این نشانگر آن است که ما سر کیکی که بزرگ نمیشود در حال جنگیم. از همین روست که میگوییم سال سختی بود.