روزهای سخت وزیر

احتمالاً زمانی که شما این یادداشت را می‌خوانید، لیست وزرا تکمیل و وزیر پیشنهادی فناوری اطلاعات و ارتباطات تقریباً مشخص شده است. یکی از تفاوت‌های اصلی انتخاب وزرا در این دور از دولت، اهمیت یافتن وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات است. در دوره‌های گذشته، تا آنجا که حافظه‌ام به عنوان یک خبرنگار یاری می‌کند، چندان‌که انتخاب وزیر کشور، وزیر اقتصاد، وزیر خارجه یا وزیر نفت برای مردم اهمیت داشت وزیر ارتباطات برایشان مهم نبود، حتی شاید تا پایان یک دوره ریاست‌جمهوری نیز کسی نام وزیر ارتباطات را نمی‌دانست.

فراگیر شدن فناوری اطلاعات و ارتباطات و نفوذ اینترنت به خانه‌های مردم، اهمیت وزیر ارتباطات را نزد عموم مردم از وزیر کشور، اقتصاد یا خارجه بیشتر کرده است چراکه از نظر بیشتر مردم، او می‌تواند بر آینده دسترسی آنها به اینترنت مستقیم تاثیر مستقیم بگذارد.

فارغ از اینکه این دیدگاه عمومی مردم تا چه حد درست است، بی‌شک همین دیدگاه موجب شد بخشی از مردم در لحظه‌های پایانی شرکت در انتخابات، تصمیم‌ بگیرند رأی دهند. در اصل موضع‌گیری کاندیداهای ریاست‌جمهوری در مورد فضای مجازی، اینترنت و فیلترینگ در انتخاب رئیس‌جمهور کشور تاثیر گذاشت. از همین روست که می‌توان گفت، همان‌طور که وزیر خارجه در دولت بعدی می‌تواند موجب تغییر نگاه مردم به دولت شود، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت چهاردهم نیز در زمره وزرایی قرار گرفت که انتخابش می‌تواند در آینده سیاسی رئیس‌جمهور و اقبال عمومی مردم به او اثربخش باشد.

دسترسی آزاد به اطلاعات و اینترنت و مشکل فیلترینگ فقط دغدغه افراد متخصص یا بخش خصوصی فعال در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات نیست، فیلترینگ مشکل تمامی مردم جامعه است و شعار رفع فیلترینگ که از سوی مسعود پزشکیان داده شد به نوبه خود توانست بخشی از مردم را پای صندوق‌های رأی بیاورد.

مسعود پزشکیان بارها در مناظره‌های انتخاباتی خود گفت با ممنوعیت‌های گذشته در مورد اینترنت موافق نیست و این ممنوعیت‌ها باعث لطمه دیدن برخی از کسب‌‌وکارها در فضای مجازی شده است و او سعی خواهد کرد این ممنوعیت‌ها را برطرف کند. یا اینکه گفته است: چه لزومی دارد که اینترنت را قطع کنیم و فیلتر کنیم و بعد در جای دیگر فیلترشکن بفروشیم… تمامی این شعارها حال وظیفه‌ای خواهد بود بر دوش وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات آینده. وزیری که بی‌شک به‌تنهایی نمی‌تواند موجب رفع فیلتر بسیاری از سایت‌های فیلترشده شود اما می‌تواند بر فیلتر شدن یا نشدن سرویس‌های جدید تاثیر بگذارد.

با این اوصاف، وزیری که روی صندلی وزارت خواهد نشست علاوه بر اینکه وظیفه سنگین مواجهه با موج درخواست‌ها برای مقابله با فیلتر شبکه‌های اجتماعی و سرویس‌های خارجی را بر دوش دارد باید برنامه‌هایی را که دولت و مجلس و شورای عالی فضای مجازی برای او و وزارتخانه تحت سرپرستی‌اش تدوین کرده و پیش پایش گذاشته اجرایی کند. او باید پروژه فیبر نوری را به سرانجام برساند چراکه نه‌تنها در قانون بودجه برشمرده شده بلکه در برنامه هفتم توسعه نیز برنامه‌ریزی دقیقی برای اجرایی شدن آن صورت گرفته است؛ از سوی دیگر برنامه تحول دیجیتالی بخش‌های مختلف دولت را نیز باید طبق پیش‌بینی‌های انجام‌شده در برنامه هفتم پیش ببرد.

در اصل وزیر ارتباطات نه‌تنها وزیری است که باید به طور مستقیم در آینده جوابگوی فیلترینگ باشد، بلکه وزیری است که با توجه به وظایف وزارتخانه تحت سرپرستی‌اش در برنامه هفتم توسعه به صورت مستقیم درگیر اجرای پروژه‌های اقتصاد دیجیتالی خواهد شد.

از همین رو وزیر آینده فناوری اطلاعات و ارتباطات بی‌شک روزهای سختی پیش رو خواهد داشت زیرا در صورت موفق نشدن در کنترل و رفع فیلتر شبکه‌های اجتماعی و سرویس‌های بین‌المللی نه‌تنها جایگاهش را در بین عموم مردم از دست خواهد داد بلکه نظر مردم را نسبت به کلیت دولت نیز تغییر می‌دهد و موجب کاهش اقبال عمومی به دولت خواهد شد.

از سویی باید خود را برای روزهای سخت مقابل مجلس نیز آماده کند.