skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

ورودی

تحریریه پیوست

ما و اسطوره پیکان

تحریریه پیوست

۲۹ آذر ۱۳۹۶

زمان مطالعه : ۳ دقیقه

شماره ۵۳

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۱ بهمن ۱۳۹۸

۲۵ اردیبهشت سال ۱۳۸۴ در مراسمی با شکوه آخرین «پیکان» تولیدی در کارخانه «ایران خودرو» به موزه رفت. شاید ایران تنها کشوری باشد که یک مدل خودرو را ۳۸ سال تولید کرد و اتفاقاً مدل‌های متاخر، نسبت به اسلاف خود، زشت‌تر و بی‌کیفیت‌تر بودند.
«پیکان» گرچه در شکل ظاهری‌اش یک خودرو بود، اما در واقع یک مفهوم ذهنی و یک نوع تفکر بود (هست) که هیچ‌گاه از ذهن ما پاک نشد. «پیکان» یک کانسپت (Concept) است که همچنان در تفکر ما ایرانی‌ها جا خوش کرده. «پیکان» نماد هم بود؛ نماد ذهن‌های تنبل و غیرخلاقی که به خود زحمت نوآوری نمی‌دهند و با انواع و اقسام روش‌های غیراقتصادی و غیرصنعتی و غیرعلمی همه رقبا را از میدان به در می‌کنند و خود برای سال‌ها یکه‌تاز عرصه بی‌رقیب می‌شوند و به ظاهر آقایی می‌کنند.
۱۲ سال بعد از به موزه رفتن «پیکان»، در شرایطی که اقتصاد کشور درگیر ابربحران‌های متعددی شده، مسئولان به فکر راهی هستند که با استفاده از اینترنت اشتغال‌زایی کنند. این روزها عبارت «یونیکورن» را زیاد می‌شنویم. استارت‌آپ‌هایی که بیش از یک میلیون دلار ارزش دارند و می‌توانند باری از دوش اقتصاد به رکود نشسته کشور بردارند. اما در سوی دیگر ماجرا، اسطوره «پیکان» هنوز زنده است و این بار خود را در بازارهای دیجیتالی نشان می‌دهد. تفکری که می‌گوید درها را ببندید تا من رشد کنم این بار به سراغ فناوری اطلاعات آمده. نمونه‌های خارجی فیلتر می‌شوند تا کپی‌های بی‌کیفیت داخلی‌شان بتوانند روی پای خود بایستند؛ بودجه‌های میلیاردی بگیرند و کالای خود را به مصرف‌کننده ناگزیر ایرانی بفروشند.
مسئولان و مدیران دولتی و شبه‌دولتی که دستی بر آتش دارند اصرار می‌کنند تصمیمی بر تکرار کابوس «پیکان» ندارند و فیلتر شدن خارجی‌ها کار آنها نیست و تصمیم غلطی است که کسان دیگری می‌گیرند. آنها می‌گویند نمی‌خواهند بودجه‌های دولتی را در کسب‌وکارهای نوپا بریزند و مرادشان از حمایت ایجاد انحصار و رانت نیست؛ اما سابقه ذهنی ما (نسلی که با «پیکان» بزرگ شده) مانع پذیرفتن این سخنان دلگرم‌کننده می‌شود. چه تضمینی است که کانسپت ذهنی مدیران ما تغییر کرده باشد؟ شاید تنها نقطه امیدواری درس گرفتن از اشتباهات گذشته است.
***
روزهایی را به خاطر می‌آورم که آوارگان جنگ اول خلیج فارس روانه ایران شدند و ناگهان شهرهای بزرگ ما پر شد از ماشین‌هایی که دیگر نه «پیکان» بودند و نه «آریا»های زهواردررفته و «هیلمن»های لکنته و «پژو»های عهد دقیانوس. «پیکان» ناگهان از چشم ما افتاد و فهمیدیم دنیای دیگری هم وجود دارد. دنیایی رنگارنگ و مدرن. از همان روز بود که افزایش هرساله عوارض ورود خودروهای خارجی در ماشین‌سواری هر کس که می‌توانست بی‌تاثیر شد. حالا دیگر حتی مدیران ارشد و میانی خودروسازهای داخلی هم از تولیدات خود استفاده نمی‌کنند و تنها کسانی مجبور به استفاده از تولیدات بی‌کیفیت داخلی هستند که چاره دیگری ندارند.
انحصارها می‌توانند تا ابد ادامه پیدا کنند، اما حتماً راه‌هایی برای رد شدن از دروازه‌های بسته پیدا خواهد شد. گران‌تر و سخت‌تر شدن راه‌های دسترسی به محصولات باکیفیت تنها به اختلاف طبقاتی و حس فقر دامن می‌زند و کمکی به سرپا ماندن رانتی‌ها نمی‌کند؛ آنها تا ابد فقط با حمایت زنده می‌مانند

این مطلب در شماره ۵۳ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۵۳ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/nd

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو