توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
برای ترسیم وضعیت صنعت نرمافزار کشور شاید بد نباشد به خاطرهای از رئیس اتحادیه نرمافزار ایران درباره بلغارستان اشاره کنم، کشوری که از جهتی به ایران شباهت دارد و مانند ایران با مشکل مغزافزار و منابع انسانی دست و پنجه نرم میکند. برای مدتی طولانی کار توسعه نرمافزار برای توسعهدهندگان این کشور اروپای شرقی صرفه اقتصادی نداشت و پس از باز شدن مرزهای اروپای شرقی بیشتر آنها با یک پیشنهاد کاری خوب به غرب مهاجرت کردند. آنها اعتماد به نفس این را نداشتند که به عنوان یک کشور اروپای شرقی بتوانند با اروپای غربی، آمریکا و به طور کلی بازار جهانی نرمافزار رقابت کنند.
رئیس اتحادیه نرمافزار ایران به نکته جالبی درباره علت بازگشت اعتماد به نفس صنف نرمافزار و فعالان حوزه فناوری اطلاعات بلغارستان اشاره میکرد. به گفته او همه ماجرا از یک گیم استراتژی، شامل یک سرور و چند بازیکن در داخل خود بلغارستان، شروع شد. به مرور تعداد بازیکنها بالا رفت، سرورها در سطح اروپا و دنیا گسترش پیدا کردند و این بازی تبدیل به یک بازی بسیار پولساز شد که موفقیت زیادی برای تولیدکننده آن به همراه داشت. این داستان موفقیت به ایشان نشان داد که ما هم چندان از بازار جهانی عقب نیستیم و هنوز راههایی برای ورود به آن در پیش داریم.
وضعیت صنف نرمافزار ایران در حال حاضر مجموعهای از محدودیتها و پتانسیلهاست. لازمه ورود به بازارهای جهانی، شناخت این پتانسیلها و محدودیتهاست. با اینکه بسیاری از تولیدکنندگان داخلی نرمافزار تلاش میکنند محصولات خود را در کشورهای همسایه و بازارهای جهانی به فروش برسانند اما موانع متعددی بر سر راه آنها وجود دارد. برای فروش یک نرمافزار سازمانی شما نیاز به توجیه خریدار دارید؛ یعنی وقتی خریدار اطلاعات خود را به شما میدهد تا آن را تحلیل و نرمافزارتان را متناسب با آن بومیسازی کنید باید در مورد سوءاستفاده نکردن از این اطلاعات به شما اطمینان داشته باشد. اینها دغدغههایی است که خریداران دارند و شرکتهای نرمافزاری نمیتوانند نظر آنها را به راحتی جلب کنند.
در دنیایی که مدلهای کسبوکاری تغییر کرده و فروش سرویس و نرمافزار در آن شکل جدیدی به خود گرفته است ما نیاز داریم نقاط قوت خود را شناسایی و روی آنها سرمایهگذاری کنیم. شبکههای توزیع نرمافزار توسط شرکتهای مختلفی در دنیا ایجاد و توسعه داده شدهاند، شبکههایی همچون گوگلپلی و اپاستور که در همه جای دنیا به مثابه فرصتی برای توسعهدهندگان و صادرات نرمافزار تلقی میشوند. هنوز در کشور ما چنین فرصتی فراهم نشده است. در حال حاضر این شبکهها به روی ایرانیان بسته و این فرصت از کسب و کارهای ما سلب شده است. هرچند کسبوکارهایی همچون کافهبازار به توزیع و فروش نرمافزار کمک میکنند، اما سهمی که ایران از صدور نرمافزار و فناوری دارد بسیار ناچیز است و قابل ذکر نیست. برخی استعدادهای فردی دست به فروش محصولات خود در خارج از کشور زدهاند. همچنین شرکتهای معدودی با انگیزههایی از قبیل نشان دادن کیفیت تولیداتشان، استفاده از مشوقهای صادراتی یا پرستیژ کاذب صادرات نرمافزار، آمار نحیفی از صادرات این محصولات به وجود آوردهاند.
اگر بخواهیم بخش قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی را از طریق صدور فناوری اطلاعات (خدمات نرمافزار، نرمافزار و خدمات آنلاین) فراهم کنیم، باید تفکرات سنتی را قدری کنار بگذاریم. هنوز دولت نمیداند برای تشویق صادرات نرمافزار از چه مشوقهایی باید استفاده کند. از طرف دیگر بخش خصوصی نیز توان و بلوغ کافی برای خلق داستان موفقیت خود و درخشش بینالمللی ندارد. به نظر میرسد اگر مجموعه کشور آیتی را یک مساله ملی قلمداد کنند، راه فعالیت بینالمللی برای استعدادها و افرادی که میتوانند الگوی دیگران شوند نیز باز میشود. در حال حاضر سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان کشور احساس نمیکنند که فناوری اطلاعات میتواند سکوی پرش کشور باشد. هر گاه چنین احساسی به وجود آید سوالات صحیح مطرح میشوند و در نتیجه پاسخهای درستی نیز به آنها داده میشود. اما تا زمانی که رویکردها، رفتارها و تصمیمهای نادرست داریم باید منتظر معجزه بمانیم