سرعت پایین هوش مصنوعی در کشور؛ به کجا چنین بهکندی؟
سید محمد محمدزاده ضیابری نایبرئیس کمیسیون هوش مصنوعی و علم داده سازمان نظام صنفی رایانهای…
۵ آبان ۱۴۰۳
۹ اسفند ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۴ دقیقه
موج جدید دنیای فناوری و هوش مصنوعی در دو سال گذشته، تغییرات شگرفی را در عملکرد درونی سازمانها و اثرگذاری بیرونی آنها ایجاد کرده است. در چشماندازِ دائماً در حال تحول اقتصاد جهانی، شاهد پیشی گرفتن ارزش سهام دو شرکت مایکروسافت و اپل و کسب رتبه اول و دوم از نظر ارزش بازار در واپسین ماههای سال ۲۰۲۳ بودیم. افزایش قیمت سهام این دو شرکت فناوریمحور و پیشی گرفتن از سهام شرکت نفت آرامکو عربستان، دو پیام واضح برای فعالان بازارهای اقتصادی دارد؛ نخست اینکه شرکتهای فناوریمحور که دانش را در اختیار گرفته و آن را تجاریسازی کردهاند، میتوانند منبع درآمد بالاتری نسبت به اقتصاد نفتی برای کشورشان به ارمغان آورند. نکتۀ حائز اهمیت دیگر اینکه شرکت مایکروسافت پس از ۲ سال توانست در ارزشگذاری سهام از اپل پیشی گیرد. پرواضح است که توسعۀ مدل GPT-3 و GPT-4 از سوی Open AI، اهرم قدرتی برای این برتری و پیشاهنگی شد.
جهش بزرگ مایکروسافت در حوزۀ «فناوریهای تعاملی» بار دیگر بر اهمیت اقتصادی فناوریهای هوشمند برای ارتباطات بهتر انسانی صحه گذاشت. بهرهگیری از فناوری برای بهبود تعامل با مشتریان و ایجاد تجربۀ کاربری بهتر، برگ برندۀ کسبوکارها خواهد بود و اگر تا امروز فناوری میتوانست پا به پای نفت برای ملتها درآمدآفرینی کند، اکنون به برههای ورود کردهایم که هوش مصنوعی پیشتاز جریانهای اقتصادی و ارزشگذار اصلی بازار خواهد بود.
«مدلهای زبانی بزرگ» که در اولین تجربههای تجاریسازی در سطح جهانی، بسترساز توسعۀ نسل جدید چتباتهای هوشمند و در نتیجه تغییر در قدرتهای بازار شدند، در حال آفرینش فرصتهای نوینی برای پلتفرمهای تعاملی در سراسر دنیا و تثبیت جایگاه خود به عنوان مزیت رقابتی شرکتها هستند؛ تا جایی که سازمانهای بزرگ و کوچک که این دانش را در توسعۀ محصولات خود بهکارگرفتهاند، به لنگری مجهز میشوند که در نوسانهای بازارهای تجاری، ارزشهای پایدار خود را حفظ میکنند و برای تداوم این برتری در بازار، نیروی کافی خواهند داشت.
مزایای بیشماری از توسعۀ مدلهایی نظیر GPT-3 در حوزههای گوناگون در حال ایجاد است. اما دلیل این حجم از اقبال به جریان حاضر، نفوذ این راهکارهای هوشمند در جریان زندگی روزمره مردم و فرایندهای شرکتهاست. ارائۀ پاسخهای آنی و راهگشا به نیازهای ظریف موجود در روابط انسانی و کاری، ویژگی بارز این مدلها بوده است. مواردی نظیر پاسخگویی هوشمند در خدمات مشتریان، تولید محتوا، ترجمه، اتوماسیون وظایف تکراری، هم شرکتها و هم مردم را به استفاده از این جریان ترغیب کرده است.
در یک نگاه میتوان اذعان کرد، تحول بنیادینی که مدلهای زبانی در حال ایجاد آن هستند، جدای از تغییری که در افق دید کسبوکارهای پویا شکل میدهد، در دیدگاهی وسیعتر، سکوی جهشی به دروازههای هوش عمومی مصنوعی (AGI) و تحقق هدفهای اصلی توسعه این فناوریها بودهاند. بدون شک، هوش عمومی مصنوعی، جلوهای از توانمندیهای شناختی است که تا امروز در سیطرۀ ذهن بشری بوده و به زودی، تغییرات چشمگیری در هر زمینهای از زندگی انسان و جامعه ایجاد خواهد کرد. به طوری که در مواجهه با یک وظیفه ناآشنا، چهبسا سیستم AGI بتواند راهحلی بیابد که کمتر به ذهن متخصصان و نیروهای انسانی زبده برسد.
تلاش برای هرچه نزدیکتر شدن به «هوش مصنوعی عمومی»، به یک رقابت همهجانبه جهانی تبدیل شده است و بیش از همه، ایالات متحده آمریکا و چین توجهات را به خود جلب کردهاند. در حالی که زبانهای دنیا یک به یک، در حال تجهیز به این ابزار جدید در کشورهای گوناگون هستند، به نظر میرسد سهم زبان فارسی از این جریان اندک بوده است و این موضوع، وظیفه فعالان این حوزه را سنگینتر میکند.
در بازۀ سرنوشتساز پیش رو، توسعۀ مدلهای بزرگ زبان فارسی، جایگاهی مهم و تعیینکننده دارد و این وظیفه، بیش از هر چیز به عهده محققان و متخصصانی است که در مراکز دانشبنیان هوش مصنوعی بر توسعۀ هدفمند محصولات و ابزارهای هوشمند متمرکز هستند؛ چرا که از یک سو، متخصصان این مجموعهها مجهز به دانش تخصصی و علم روز بوده و از سوی دیگر، نیازهای بازار و گلوگاههای کسبوکارهایی که با ابزارهای هوشمند در حال خدمترسانی هستند را درک کردهاند و از این طریق میتوانند در توسعۀ محصولاتی که نیاز آن در بازار درک شدهاست، موفقتر عمل کنند و به پشتوانه دانش و تخصصی که سالهای متمادی به آن پرداختهاند، راهکارهای زبدهتر و سنجیدهتری را ارائه دهند.