امروزه هوش تجاری کالای لوکسی نیست که تنها سازمانهای بزرگ توان تهیه آن را داشته باشند. نیاز به دانش ناشی از اطلاعات تجاری در شرکتهایی که با مقادیر زیادی اطلاعات سر و کار دارند بیشتر به چشم میخورد. حتی کارآفرینان و موسسات معمولی نیز برای تصمیمگیری به کسب داده متکی هستند. هوش تجاری یعنی تبدیل داده به اطلاعات عملیاتی و آگاهیبخش از جمله اطلاعاتی که میتوان برای بهبود فروش، حذف فرایندهای اضافی و شناسایی فرصتهای رشد شرکت به کار گرفت. به عبارت دیگر باید تصمیمات تجاریای اتخاذ کرد که بر واقعیتهای ثابتشده استوار باشد. با این حال بسیاری از موسسات کوچک به علت نگرانی در قبال هزینه و زحمت کسب هوش تجاری از آن استفاده نمیکنند. امروزه در اثر پیشرفتهای بزرگ فناوری، چنین نگرانیهایی دیگر کارآمد نیست. امروزه اطلاعات تجاری موثق در اختیار همه قرار دارد. هزینه تحلیل دادهها کمتر شده است و دادهها بیش از پیش روی ابر ذخیره میشوند، عملیاتیسازی دادهها سریعتر شده است، کامپیوترها میتوانند خود آموزش ببینند و جستوجو در صفحات اطلاعاتی چنان ساده است که افراد غیرمتخصص در امر تحلیل نیز میتوانند همبستگی و روندهای خود را پیدا کنند. در اینجا چهار چالش مربوط به عملیات هوش تجاری و توصیههایی برای رفع آنها مطرح میشود. 1. هوش تجاری پرهزینه است هزینه استفاده از هوش تجاری نگرانی عمده موسسات متوسط و کوچک است. علاوه بر هزینه خرید نرمافزار مناسب، پیدا کردن افرادی که متخصص علوم داده باشند نیز هزینه بالایی دارد. هزینه استخدام متخصصان زیرساخت فناوری اطلاعات و مشاوران تحلیلی برای شرکتهایی که با محدودیت مالی مواجه هستند امری ناگوار است. مسائل مطرحشده با ظهور نرمافزار «هوش تجاری خویشخدمت (سلف سرویس)» بیمعنا میشوند. امروزه برخی نرمافزارها بدون نیاز به استخدام افراد توسط شرکتهای کوچک، هوش تجاری را در اختیار این شرکتها قرار میدهند. همچنین شرکتهای کوچک میتوانند به فروشندگان اطلاعات تجاری رجوع کنند که راهحلهای سلسلهمراتبی...