توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
کسب و کارهای جدید وارد فضای اقتصادی کشور شدهاند، هر روز با سرعت بیشتری در مقایسه با روز قبل توسعه مییابند و تعدادشان بیشتر میشود. ایدههای جدید از راه میرسند و خالقان این ایدهها عجله دارند که ایدهشان را وارد بازار کسب و کار کنند و عایدی اقتصادی از آن داشته باشند.
بسیاری از مواقع آنان فراموش میکنند هر فعالیتی برای حرکت و پایداریاش نیازمند رعایت قوانین خاصی است، قوانینی که چارچوبی را برای فعالیت هر شخص و هر کسب و کار تعیین میکند.
اما مشکل اینجاست که سرعت تغییر فعالیت کسب و کارهای جدید به اندازهای است که قانونگذار به پای آن نمیرسد، قانونگذار و رگولاتور نمیتوانند برای فعالیتی که هنوز تبعات آن مشخص نیست و هنوز آن را نمیشناسند حدود و ثغور تعیین کنند. قانونی که تدوین میشود برای یک شب و دو شب نیست، عمری حداقل به اندازه یک دهه دارد. از همین رو قانونگذار باید به گونهای آن را بنویسد که نیازمند تغییرات مدام نباشد و آیندهنگری داشته باشد. تمامی این موارد موجب کند شدن حرکت تدوین قوانین میشود، موضوعی که اعتراض بسیاری از کسب و کارها را در پی دارد. در این شرایط حفظ تعادل هنر رگولاتور خواهد بود. هنر وی زمانی مشخص میشود که علاوه بر این میتواند بازار را کنترل و کسب و کارهای نوین را به جلو هدایت کند و شرایط قانونگذاری را نیز مهیا کند. شرایطی که به سادگی امکانپذیر نیست. بسیاری ترجیح میدهند کسب و کارها را متوقف کنند، سر فرصت قانونی تدوین کنند و در نهایت کسب و کارها را ملزم به حرکت در آن مسیر کنند. مسیری که نه تنها به توسعه ختم نمیشود بلکه نتیجهاش سکون بازار و خارج شدن از مسیر تحول است.
از همین روست که رگولاتوری به مثابه هنر است، هنری که علاوه بر خلاقیت نیازمند یک نظم کلی است. باید نگاهی به آینده داشته باشد و فعالان جدید بازار را وارد مسیر درست کند. در اصل رگولاتور شاید نتواند همپای کسب و کارهای جدید حرکت کند، اما میتواند مسیر را مشخص کند و برای تعیین حداقل و حداکثر سرعت زمان بخرد. در چنین شرایطی است که علاوه بر اینکه توسعه کسب و کارهای جدید ضرری به فضای اقتصادی کشور نخواهد زد بلکه میتواند موتور محرک آن شود و با هزینه بسیار اندک اقتصاد را نو کند.