بیل گیتس، میلیاردر مایکروسافت، در نیمه راه تغییر و تحول خود از حوزه انحصاری نرمافزار به شگفتانگیزترین نیکوکار جهان تبدیل شد. او طی یک سخنرانی دبیرستانهای آمریکایی را «منسوخ» خواند. بنیاد خیریه بسیار ثروتمندش، حدود دو میلیارد دلار برای مدرسههای کوچک با حدود 800 هزار دانشآموز سرمایهگذاری کرده است. اما بعد از چند سال در سال ۲۰۰۸ بودجه به طور ناگهانی متوقف شد. برخی مدرسهها تعطیل شدند. گیتس سه سال بعد در یکی از مصاحبههای بهدقت تنظیمشده توضیح میدهد:«تاثیر کلی مداخله، بهویژه میزانی که به آن خیلی اهمیت میدهیم-اگر دانشآموزان به دانشگاه بروند- چندان بزرگ و قابل توجه نبوده است، بنابراین ما در این مسیر اشتباه کرده بودیم...» ترکیبی از آرمانگرایی و اصطلاحات سرد صنفی خشک که تاکیدش بر نتایج خیریه است و باید منجر به نتایج چشمگیر شود. حسی که القا میشود بیل گیتسی است که نقش بزرگی را بازی میکند. نقل قول بالا در کتاب No Such Thing as a Free Gift: The Gates Foundation and the Price of Philanthropy نوشته لیزنی مکگوی (Lisney McGoey) آمده است. او مشاور سابق سازمان بهداشت جهانی و استاد دانشگاه اسکس (Essex) است و در این کتاب بر مساله انساندوستی تمرکز کرده و برخی از ویژگیهای آن را برشمرده است. به نظر او گروه خصوصی کوچکی از اهداکنندگان «نقشی بسیار بزرگ در سیاستگذاری جهانی و ملی بازی میکنند». آنها «میخواهند تغییراتی اساسی در قلمروی ایجاد کنند که سرمایهداری مالی جهانی که مبتنی بر سود و رقابت است هنوز به آن دست نیافته: جهان کمکهای خیریه». گیتس در حال حاضر یکی از این بشردوستان مدرن و مشهور به شمار میرود و بنیاد او و همسرش در سیاتل، نیمی از تمرکز کتاب مکگوی است. مکگوی در ابتدا تفکر و اخلاقیات وجدانمحور انسانهای پولدار و غمگین را تحلیل میکند. او با جان دی راکفلر* (John D Rockefeller) در اواخر قرن نوزدهم آغاز میکند و موسسه...