صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات مانند دیگر صنایع و رشتهها، مملو است از اسناد بالادستی…
۹ مهر ۱۴۰۳
یک سال گذشت. یک سال از عمر همه ما گذشت. یک سال دیگر از عمر دولت گذشت. یک سال از عمر مجلس دهم گذشت. مجلسی که از ابتدا تا امروز سرنوشتش با شبکههای اجتماعی گره خورده بود.
وقتی برای نخستین بار وارد مجلس دهم شدم با خود عهد بستم تمام مدت در حال مصاحبه و خبرکشی از نمایندگان عضو کمیته ارتباطات و فناوری باشم. پیش خود فکر میکردم افرادی که عضو این کمیته هستند حتماً باید عضو و فعال شبکههای اجتماعی باشند. اما زهی خیال باطل.
هنگامی نوشتن گزارش سابقه اعضای کمیته ارتباطات، لحظه به لحظه دچار یأس میشدم وقتی متوجه شدم از سه تن عضو کمیته ارتباطات هیچ کدام در توییتر یا هر شبکه اجتماعی دیگری صفحهای ندارند. اوج ناامیدی زمانی بود که از رمضانعلی سبحانیفر در مورد توییتر سوالی پرسیدم و او با گفتن جمله «وارد این مباحث نشو» از من خواست دست بردارم.
تنها دلخوشی من این بود که برای نخستین بار یکی از نمایندگان خانم و از جوانان تازهوارد مجلس عضو این کمیته شده بود، با اینکه او هم سابقهای در حوزه فناوری اطلاعات نداشت. مهمترین مبحثی هم که در این چند ماه کمیته تخصصی ارتباطات به آن پرداخت، سوال از وزیر در مورد کارمندان شرکت مخابرات بود که امضاهای آن هم پس گرفته شد.
مگر نه اینکه نماینده مردم باید در تعامل با آنها باشد تا صدایشان را به مسئولان برساند؟ مردمی که گاه به سرعت اینترنت و گاه به فیلترینگ شبکه اجتماعی اعتراض دارند. برای تعامل با مردم هم باید جایی بود که آنها حضور دارند و چه جایی بهتر از شبکههای اجتماعی. چطور کسی که اساساً داعیه نمایندگی مردم را دارد، بعد از انتخاب شدن از راحتترین راه ارتباط با مردم دوری میکند؟
هشت ماه بیشتر از فعالیت مجلس نگذشته است. آنها که اهل تماس و تعامل و شنیدن حرف مردم هستند خود را نشان دادهاند، اما شاید برای قضاوت کمی زود باشد. شاید چون دو تن از اعضای کمیته ارتباطات اعضای فعلی هم هستند و به نوعی سرد و گرم این حوزه را چشیدهاند، انتظار زیادی دارم. شاید هم هنوز جوان و عجولم و نباید وارد برخی مباحث شوم