توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
ماجرای تولید و پخش محصولات صوتی و تصویری بیرون از چارچوب سینما و تلویزیون به نقطه جذابی رسیده است. از یک سو، عدهای بر انحصار صداوسیما تاکید دارند و از سوی دیگر، برخی میگویند این انحصار به ضرر تولیدکنندگان داخلی و به نفع برنامهسازان خارجی (ماهوارهای) است.
صداوسیما زمانی که دید نمیتواند انحصار خود را در زمینه تولید و پخش ادامه دهد، تصمیم گرفت این انحصار را به صدور مجوز و نظارت بر تولیدات دیگران تسری دهد. وقتی با تولیدکنندگان محصولات تصویری صحبت میکنیم، میگویند برایشان تفاوتی ندارد که کار نظارت بر عهده صداوسیما باشد یا وزارت ارشاد. در حقیقت رقابتی که بین بخشهای مختلف حاکمیت بر سر افزایش اختیارات برقرار است، در نگاه فعالان غیردولتی اصلاً اهمیتی ندارد؛ بهخصوص که در وضعیت فعلی، تفاوتی از نظر سطح ممیزی بین وزارت ارشاد و ساترا وجود ندارد.
اما در سمت مقابل، صداوسیما پس از آنکه توانست وزارت ارشاد را از میدان به در کند، تلاش دارد نقش محوری خود را در تولید و پخش تصویر همچنان حفظ کند. نقشی که همین اواخر و به مدد قانون وجود داشت اما چند سالی است دچار خدشه شده است.
انحصار صداوسیما و وزارت ارشاد در زمینه تولید محصولات تصویری، بیش از آنکه انحصاری ذاتی باشد، در نتیجه سه مؤلفه بود.
اول؛ تولید: روزگاری بود که تولیدکنندگان فیلم و سریال باید از وزارت ارشاد یا صداوسیما تجهیزات خود را دریافت میکردند. دوربین، نگاتیو، وسایل ضبط صدا، استودیو و… همگی آنقدر گران و کمیاب بودند که کمتر تولیدکنندهای میتوانست آنها را تهیه کند. پس فیلمسازها باید در انتظار مرحمت نهادهای حاکمیتی میماندند و از همینجا بود که بخش اول انحصار، ایجاد میشد. اکنون این انحصار با تغییر فناوری به صورت کامل از بین رفته و تجهیزات در اختیار همه است.
دوم؛ پخش: پیش از این حتی اگر یک تهیهکننده یا کارگردانی به هر ترتیب میتوانست محصولی تولید کند، کجا باید آن را پخش میکرد؟ صداوسیما که از بدو تاسیس، وابسته به حکومت بوده و سالنهای سینما نیز پس از انقلاب، عموماً زیر سیطره نهادهای حکومتی رفتند. این مؤلفه هم با ظهور اینترنت به کلی از بین رفته است.
سوم؛ جایگاه جبری: فرض کنیم فیلمسازی میتوانست اثر خود را تولید کند و سینمای خصوصی هم وجود داشت که آن را پخش کند. باز هم آیا کسی چنین کاری میکرد؟ واضح است که نه. چرا؟ چون اگر سالنی یک فیلم بدون مجوز را نمایش میداد باید برای همیشه با این صنعت، خداحافظی میکرد؛ اما اکنون با وجود پلتفرمهای بینالمللی این موضوع نیز بیمعنی شده است. بدین ترتیب هرکس بخواهد میتواند در هر زمانی، محتوای تصویری خود را تولید و منتشر کند. هرچند گاهی برخی تولیدکنندگان محتوا با مشکلاتی روبهرو میشوند، اما کمکم امکان کنترل از میان میرود.
به نظر میرسد انحصار صداوسیما و وزارت ارشاد در زمینههای تولید، پخش، صدور مجوز و ممیزی آثار تصویری از بین رفته است و آنها به جای اینکه با یکدیگر بر سر افزایش دامنه اختیارات نزاع کنند یا بر نقش سنتی خود در این بازی اصرار بورزند، بهتر است در اندیشه تعریف نقشی نوین برای خود باشند. نقشی در حد یک رگولاتور واقعی که ارتباط میان اجزای مختلف این اکوسیستم را تنظیم میکند؛ نه آنکه بخواهد رقیب کسی باشد یا در حد یک قیچی سانسور ظاهر شود.