توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
اغلب ما پول را دوست داریم و نمیتوانیم در برابر فریبندگی آن مقاومت کنیم؛ به خصوص پولی که هنگفت باشد و بوی فرنگ را هم بدهد. تا اینجای کار هیچ اشکالی ندارد. مشکل آنجایی شروع میشود که برای داشتن آن تلاشی نکنیم و هم خدا را بخواهیم، هم خرما را.
آنهایی که سررشتهای از اقتصاد و زیرمجموعههای آن دارند، میدانند که وقتی بودجه یک کشور کفاف انجام پروژههای آن را نمیدهد، باید به دنبال جذب سرمایه به ویژه در حوزه آیسیتی و فناوری به عنوان پیشران توسعه کشور رفت. هر چند آنگونه که از محتویات برنامه ششم توسعه هم برمیآید بخشی از سیاستگذاران به اهمیت این موضوع در رشد و پیشرفت کشور پی بردهاند اما هنوز زیرساختهای لازم برای آن را فراهم و تلاشی در جهت رفع موانع آن نکردهاند.
برقرار نبودن مراودات بانکی، عدم شفافیت صورتهای مالی و بسیاری موارد دیگر ریسک سرمایهگذاری در ایران را بالا برده و با وجود امضای برجام، هنوز عدم ثبات اقتصادی همچون مهری بر پیشانی کشور چسبیده است. همین مساله سرمایهگذاران خارجی را از حضور و فعالیت در ایران بازمیدارد. آن دسته هم که از این اوضاع چشمپوشی میکنند و با دید مثبت به کشور میآیند با دیدن موانع و چالشهای مختلف از جمله پیچیدگیهای قانونی، از ادامه کار دلسرد میشوند.
در چنین شرایط شکنندهای، این مسئولان حوزههای مختلف هستند که بالاخره باید تصمیم خود را بگیرند؛ آیا سرمایه خارجی میخواهند یا نه. اگر پاسخشان مثبت است باید مسیر آن را هموار کنند و آن دستهشان که تاثیرگذاری بیشتری دارند به جای عملکرد گزینشی و جذب سرمایهها به حوزههای غیرمولد که عملاً کمکی به توسعه همهجانبه کشور نمیکند، به اجماعی با یکدیگر برسند، موانع جذب و سودآوری سرمایههای خارجی را از میان بردارند، سرمایهگذاران را از بازگشت سرمایهشان مطمئن سازند و دچار توهم فرار سرمایه از کشور نشوند. در این صورت است که میتوانند یک افق بلندمدت از ثبات را به نمایش بگذارند