مخالفت افکار عمومی با فیلترینگ آنقدر بالا گرفته است که هیچکس جرات نمیکند به صورت…
۸ دی ۱۴۰۳
در یک نظرسنجی بسیار محدود آن هم فقط بین بچههای تحریریه پیوست پس از انتشار گزارش «اینترنت ایران بیکیفیت اما ارزان»، معلوم شد تمامی اعضای تحریریه پیوست تقریباً دو برابر هزینه اینترنتشان، صرف دسترسی به فیلترشکن میکنند. هزینهای که این روزها دیگر جزو هزینه ثابت اینترنت به شمار میآید. شاید از نظر علمی نتوان این گروه نمونه را به تمامی افراد جامعه تعمیم داد اما بیشک در حال حاضر بسیاری از افراد جامعه چنین شرایطی دارند. از همین رو نمیتوان گفت اینترنت ارزان است و بهسادگی در سبد هزینه خانوادهها جا میگیرد. اگر این موضوع را به اختلال اینترنت و بیکیفیتی اینترنتی که در نهایت به دست افراد میرسد اضافه کنیم، طبیعی است افراد به هر میزان که بابت اینترنت هزینه میکنند، حس خسران کنند.
این حس فقط به مصرفکنندگان اینترنت محدود نمیشود؛ حتی ارائهدهندگان اینترنت نیز با چنین حسی مواجه هستند، چراکه میگویند هماکنون با حداقل قیمت، اینترنت را در اختیار مردم میگذارند. طبق گفته اپراتورهای همراه، اگر هزینه تمام هر گیگ اینترنت برایشان سه هزار تومان باشد، آنها هر گیگ را تقریباً چهار هزار تومان در اختیار مصرفکننده میگذارند در حالی که طبق مصوبه رگولاتوری، میتوانند هزینهای بین ۴۲ تا ۶۲ هزار تومان به ازای هر گیگ دریافت کنند؛ اما آیا واقعاً کاربران اینترنت حاضرند برای دسترسی به اینترنت با کیفیتی که هماکنون در اختیارشان قرار دارد این میزان هزینه کنند یا اصلاً توان این هزینهکرد را خواهند داشت؟
اگر به اینها موضوع سرمایهگذاری در زیرساختها برای توسعه شبکه را نیز اضافه کنیم، شرایط کمی پیچیده میشود. با توجه به تفاوت نرخ ریال و دلار و درآمدهای شرکتهای ارائهدهنده خدمات اینترنت، روشن میشود سرمایهگذاری برای توسعه شبکه بهتدریج برای آنان سختتر شده و مقایسه میزان سرمایهگذاری در اوایل دهه ۹۰ و اواخر آن کاملاً مشخص میکند که هرچند به نظر میرسد حجم ریالی سرمایهگذاری افزایش یافته اما حجم دلاریاش کاهش پیدا کرده و در نهایت منجر به کاهش سرمایهگذاری شده است. اپراتورهای تلفن همراه که بار اصلی توسعه شبکه اینترنت را طی سالهای گذشته بر دوش کشیدهاند نتوانستهاند مانند اوایل دهه ۹۰ شبکه خود را توسعه دهند و شبکه ثابت نیز نتوانسته است به نیازهای کاربران پاسخ گوید.
هماکنون در وضعیتی به سر میبریم که مردم از اینترنت ناراضیاند و حاضر نیستند بابت آن پول بیشتری بپردازند و در طرف دیگر، شرکتهایی هستند که به دلیل کمبود منابع نمیتوانند سرمایهگذاری کنند. از همین رو شاید فعلاً باید از خیر ورود نسل پنج در شبکه همراه بگذریم و فقط امیدوار باشیم که اپراتورهای همراه کشور بتوانند نسل ۳ یا ۴ خود را زنده نگه دارند و توسعه دهند چرا که در شرایط فعلی اگر از تحریم بگذریم، ورود نسل پنج نیازمند سرمایهگذاری زیادی از سوی اپراتورهای تلفن همراه است که به نظر نمیرسد اپراتورها توان این میزان سرمایهگذاری را داشته باشند. از سوی دیگر امیدوار باشیم که وعدههای وزیر ارتباطات درباره توسعه فیبرنوری نیز به ثمر برسد چرا که میتوان امیدوار بود بخشی از بار شبکه تلفن همراه به روی ارتباطات زمینی منتقل شود و امکان بهبود زیرساختها فراهم شود. در غیر این صورت، شبکه ارتباطی کشور نیز سرانجامی جز شبکه برق نخواهد داشت و با کمترین افزایش مصرف باید خاموشیهای بلندمدتی را تجربه کند.