قسمت سی و پنجم
ژانر موفقیت
۸ تیر ۱۳۹۵
زمان مطالعه : ۴ دقیقه
شماره ۳۵
تاریخ بهروزرسانی: ۷ آبان ۱۳۹۸
اینکه حالا بعد از این همه سال بگویم کدامشان در مسیر زندگی حرفهایشان موفق هستند کار بسیار دشواری است. موفقیت در کار و زندگی از آن چیزهایی است که ارزیابی میزانش حتی برای خودمان هم سخت است چه برسد به دیگران. اما شاید بتوان با نگاهی به آنچه رفتار کاری آن دو نفر را از هم جدا میکرد، دستکم با تفاوتهای دو سبک کاری آگاه شد؛ سبکهایی که هرچند لزوماً دایره انواع رفتار کاری را به دو قسمت مشخص تقسیم نمیکنند اما شاید با تقریب خوبی بتوان گفت هر شخصی کمی تا قسمتی در یکی از این دو دستهبندی قرار میگیرد. گاهی در دورهها یا ورکشاپهایی که برای کارمندان برگزار میکنم از من سوال میشود که واقعاً بر مبنای کدام تحقیق میتوان با قاطعیت قائل به این تقسیمبندی بود و پاسخ همیشگی من این است که: هیچ تحقیقی! این فقط تجربهای است از داشتن دو همکار با سن و جنسیت یکسان و هوشی تقریباً مشابه که شانس مدیریت همزمانشان را داشتم و به الگوهایی رسیدم که در سالهای بعد به دفعات مشابه آنها را در محیطهای کاری دیگر هم دیدم. اما نه میتوان حکمی صادر کرد و نه حتی نظریهای داد. اینها شاید فقط گونههایی از الگوهای رفتاری باشند؛ ژانرهایی از سبک کاری و احتمالاً زندگی که معلوم نیست کدام موفق هستند، اگر اصولاً موفقیتی در کار باشد. ژانر M : او برونگراست. خیلی هم برونگراست. حتی میتوان گفت این ویژگیاش به تظاهر یا به قول امروزیها شوآف میزند. دوست دارد خوشیها و موفقیتهایش را در معرض عموم قرار دهد تا مورد تحسین قرار گیرد. در مورد تواناییهایش اغراق میکند. گاهی حتی در این باره دروغ میگوید. او بسیار باهوش است و قابلیتهایش هم کم نیست اما همین بزرگنماییهایش مانع باور تواناییهای واقعیاش میشود. البته مانع مهم دیگری هم هست و آن نداشتن پشتکار است. در به کار بردن صفت...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید