همانطور که کمپین سطل یخ نشان داد، رسانههای اجتماعی میتوانند ابزاری قدرتمند برای سازمانهای خیریه باشند. البته ماهیت دقیق رابطه میان حسن اجتماعی و پلتفرمهایی مانند فیسبوک و توئیتر معمولاً مشخص نیست. آیا کاربران رسانههای اجتماعی واقعاً پیام را درک میکنند؟ آیا مردم از فعالیت در پلتفرمهای اجتماعی به جای کمک واقعی پول به یک خیریه استفاده میکنند؟ برای درک بهتر رابطه میان رسانههای اجتماعی و آرمانهای خیریه، دادههای یکی از نظرسنجیهای SurveyMonkey بین بیش از هزار فرد آمریکایی بالای 18 سال را بررسی کردیم که خودشان را کاربر معمول رسانههای اجتماعی معرفی کرده بودند. در ادامه مهمترین یافتههای ما آورده شده است: 1- اکثریت پاسخدهندگان اولین بار از طریق رسانههای اجتماعی با برنامههای خیریه اجتماعی آشنا شدهاند. 2- پاسخدهندگان بیشتر تمایل داشتند پول به خیریهها کمک کنند تا زمان. هرچند 2/26 درصد پاسخدهندگان میگویند هیچ زمانی برای خیریهها در سال گذشته صرف نکردهاند اما 5/8 درصد پاسخدهندگان میگویند در سال گذشته هیچ پولی به خیریهها نبخشیدهاند. 3- مهمتر از همه مردم باید به آرمانی که به آن کمک میکنند، باور داشته باشند. شاید این مساله مسلم به نظر بیاید اما 79 درصد پاسخدهندگان میگویند باور به یک آرمان خاص مهمتر از پیشنهاد دوستانشان بوده و در زمان کمک به آن پول یا راحتی بیشتری برای کمک داشتهاند. 4- پاسخدهندگان معتقدند رسانههای اجتماعی برای انتشار اطلاعات مربوط به یک آرمان و جمعآوری پول موفقتر هستند. بر اساس این نظرسنجی 8/66 درصد پاسخدهندگان میگویند احساس میکنند رسانه اجتماعی برای انتشار اطلاعات مربوط به کمکهای اجتماعی «فوقالعاده کارآمد» یا «بسیار کارآمد» است. این عدد در پاسخ به تاثیر رسانه اجتماعی در جمعآوری پول به 3/53 درصد کاهش یافت. 5- کاربران لینکدین بیش از دیگر شبکههای اجتماعی خیر هستند چه در اعطای پول چه اعطای وقت. 6- البته مردم لینکدین را به عنوان یک منبع ارزشمند برنامههای خیریه اجتماعی نمیبینند. هرچند اعداد نشان میدهد...