توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
فیبرنوری در ایران منتظر یک معجزه در خصوصیسازی است. به زبان ساده، دیگر در زمینه زیرساخت حیاتی اینترنت کشور هیچ امیدی به وزارت ارتباطات فعلی نیست. وزیر نسبتاً جوان آشکارا در جهت طرحهایی با کلیدواژههای ملی، بومی، پاک، خانواده فکر میکند که در ذات خود میتوانند مضامین بسیار باارزشی باشند ولی بدون شک از جنس زیرساخت حیاتی کشور نیستند.
نسخه صوتی این یادداشت را بشنوید
در ادامه سلاله وزرای ارتباطی که یکی میخواست وزیر امور خارجه باشد، جانشینش میخواست سخنگوی دولت باشد، حالا امروز وزیری را در سیدخندان داریم که خوب یا بد دغدغهاش بیشتر شبیه وزارت ارشاد است و باید بپذیریم که سرشت این دولت را با گل «ارشاد» سرشتهاند.
عیسی زارعپور هم از این جریان جدا نیست و شاید بتوان پیگیریهای پراکنده در درگیریهای استارتآپی را مهمترین دستاوردهای مردمی او به شمار آورد که باز هم در انتها به سابقه او در قوه قضائیه بازمیگردد.
در چنین جغرافیایی به راحتی نمیشود به توسعه ستون فقرات ارتباطی کشور در قالب شبکه فیبرهای نوری که به در خانهها و شرکتها میرسند امیدوار بود. واقعیت این است که دیگر محرز شده است شیب تصمیمات دولتی که تصمیمگیر است به سمت گشایش فضای اینترنت کشور نیست و هر روز تیغ سانسور بیش از پیش بر گلوی بزرگترین فروشگاه اینترنتی ایران فشرده میشود: اینستاگرام.
پس در این میان شاید تنها امید به گروههای بزرگ خصوصی یا دستکم شبهخصوصی باشد که بتوانند بازی را یک بار برای همیشه با منافعی که با حاکمیت دارند تغییر دهند. چنین گروههایی هرگز به دولتی که روی صندلی نشسته است هم به راحتی باج ندادهاند و راست و چپ بودن جناح سر کار هم در نهایت چندان تغییری در مواضع اقتصادی این قارونهای ارتباطات و بانکداری ایران نداده است. در حقیقت آنها فقط به مرجع قدرت پاسخگو هستند نه لزوماً به رئیسجمهور.
این گروهها تاکنون در پیچهایی مانند اینترنت همراه، بانکداری الکترونیکی و شبکههای نمایش ویدئویی آنلاین ثابت کردهاند چنان قدرتمند هستند که حتی خطمشیهای اعتقادی نظام را به چالش بکشند و الزامات حیات در جهان جهانیشده امروز را به آن یادآوری کنند. ایران به دلیل آنکه این بازیگران بزرگ بازی نبودند یک بار پیش از این بازی را روی اینترنت پرسرعت خانگی یا همان ADSL خدابیامرز باخت و البته در زمینه وایمکس و اینترنت ثابت TDLTE هم کارنامه خاصی ندارد. وقت آن شد که پذیرفت حتی بسیاری از اعتقادات هم قیمتی دارند و نمیشود به راحتی به قدرت خرید مردم زور گفت. دموکراسی و سرمایهداری حداقل تا اینجا برای بازار ارتباطات ایران دست در دست پیش میروند.
بازار در بسیاری از ساختارهای تمامیتگرا نشان داده شاید همیشه حق با مردم نباشد ولی بدون شک همیشه حق با مشتری است و شاید فیبر بتواند مکانیسم بازار و مردم را پشت سر یکدیگر متحد کند.
این روزگار سرافکنده مجموعههای مردمنهاد در بازار فناوری اطلاعات ایران بر سیاهی این روزها افزوده است، شاید ورود بازیگران جدی و واقعی این اصنافی که اکنون بیشتر بازیچه قدرت هستند تا خدمتگزار تجارت مردم را اندکی واقعیتر کند تا حداقل از ترس نام خود چنین ارزان و آسان نباشند.
شاید این خطهای نور این بار راهی به آزادی باشد
*برگرفته از فیلم Escape to Victory ساخته جان هیوستون با هنرنمایی سیلوستر استالونه و سر مایکل کین.