توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
بسیاری اوقات سرگذشتها، نتایج و دستاوردها در زندگی تنها به عملکرد شخصی ما بازنمیگردد. اگر این روزها خانوادهای نتواند به اندازه کافی برای تحصیل فرزندش حتی اگر ضریب هوشی بسیار بالایی داشته باشد، در یک مدرسه استاندارد به لحاظ کیفیت آموزشی هزینه کند؛ مطمئناً خواسته زیادی است که بخواهند آیندهای درخشان برای او در این زمینه متصور شوند. یا وقتی در دوران کودکی مهارتهایی مثل یک یا چند رشته ورزشی، هنری یا زبان را کسب نکردهایم و در دوران جوانی هم که استقلال بیشتری پیدا میکنیم به دلایل مختلف مثل کمبود زمان و درآمد نمیتوانیم به علایق خود بپردازیم، سرنوشتمان را تنها خودمان
رقم نزدهایم.
وقتی محیط پیرامون ما اعم از خانواده، گروه همسالان، گروههای مرجع و دولت، سرمایهگذاری قابل ارزشی روی نسل پس از خود نکنند، تصور آیندهای روشن برای آنها و کشورشان دور از انتظار است.
حال همین اتفاق در مقیاس بزرگتر در خصوص جوامع میافتد. وقتی دولتی در طول زمامداری خود تصمیماتی برخلاف خرد و عقلانیت اتخاذ میکند، مثل سنگی است که نادانی در چاه میاندازد و هزار دولت بعدی هم ممکن است نتوانند آن را بیرون بیاورند. سودای این روزهای وضعیت اقتصادی و فرهنگی ایران هم از این مثالها دور نیست. اگر الان در رکود اقتصادی به سر میبریم و از نگاه بسیاری از کارشناسان افق روشن کوتاهمدتی برای درمان آن نمیبینیم، فقط نمیتوانیم به یک یا دو سال گذشته بازگردیم و دلیل آن را باید در ناکامیهای یک دهه قبل
جستوجو کنیم. دههای که بیشتر از ساختن و بر پاکردن صرف کوبیدن و رونمایی شد.
شاید باید امروز با این حقیقت تلخ رو به رو شویم که تمامی تلاشهای ما حتی اگر هم به بار بنشیند در نهایت بیشتر از آنکه به کار امروزمان بیاید، محصولی برای فرداست و دهه بعد.
ای کاش مواظب کاشتههای خودمان باشیم؛ مخصوصاً کاشتههایی که تنها بر زندگی ما موثر نیستند و افراد زیادی از آن تاثیر میگیرند. «هر چه بکاریم، درو میکنیم.»