هنگامي كه رسواييها منجر به وقوع نوساناتي در جهان تجارت ميشوند، ما با سراسيمگي به دنبال يافتن علتهاي اصلي آن نوسانات ميگرديم: حرص و آز انسان، فشارهاي اقتصادي، دور زدن مقررات. پژوهشهاي روانشناختي نشان ميدهند برخي از اين علتها ميتوانند به اندازه استعارههاي ذهني افراد، خفيف و كوچك بوده و در عين حال پيامدهاي جدي به همراه داشته باشند. نظريه رقابت (كه من و همكارانم در آن پيشقدم هستيم) در تبيين ريشههاي شناختي تصميمگيري نامناسب در شرايط رقابتي به ما كمك ميكند. نكته كليدي در نظريه رقابت اين است كه تجربههاي انتزاعي انسان از طريق ذهن و توسط استعارههاي ذهني شكل ميگيرند. درك امور انتزاعي همواره و به طور ناخودآگاه از طريق مابهازای فیزیکی براي انسان امكانپذير بوده است. از جمله اينكه ما اغلب، سازمانها (به عنوان يك امر انتزاعي) را با استعاره «سازمان به مثابه گياهي رستني» تعبير كردهايم و به همين دليل هم از اصطلاحات «شاخه»هاي دفتري (در فارسي شعبه)، «هرس»سازي نيروي كار و خط «در حال رشد» استفاده ميكنيم. به همين نسبت زماني كه يك معشوقه ميگويد:«ما تا به كجا پيش رفتيم» (راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست/غزل حافظ) در واقع مقوله «عشق» را از طريق استعاره «سفر» تعبير كرده است. تعبيرات استعاري فرآيندهاي ناخودآگاهانهاي هستند كه ميتوانند پيامدهاي عميقي داشته باشند. براي برخي افراد مقوله «رقابت» توسط استعاره ذهني «رقابت به مثابه مشاركت» تعبير ميشود. اين امر منجر به وقوع يك رقابت واقعي ميان دو طرف خواهد شد (واژه رقابت در لغت به مهني «جهد و كوشش» است). تعبير اينگونه از مفهوم «رقابت» در خدمت هدف بزرگتر سودرساني متقابل، «رقيب» را به يك مساله فرعي تبديل ميكند. براي نمونه رقابت ورزشي به مردم امكان ميدهد فارغ از پرداختن به مساله رقيب، تجربهاي پرهيجان و بانشاط از تنش شيرين بازي بين دو رقيب داشته باشند. رقابت در عرصه بازار تجاري ميتواند ارزشهاي مطرحشده در كتب اقتصادي...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.