یک بعدازظهر گرم تابستانی است، در حالی که از فرط تشنگی و عطش در حال خفه شدن هستم، برای خرید یک آبمیوه وارد بقالی میشوم. بطری آبمیوه را برمیدارم و به طرف صندوق میروم. توی کیفم هیچ پولی نیست. کارت بانکیام را به فروشنده میدهم. کارت را روی کارتخوان میکشد اما تا چند ثانیه بعد پاسخی نمیآید. فروشنده در تلاش نافرجام دیگری با بیحوصلگی این کار را تکرار میکند. سر آخر کارت را به دستم میدهد و آبمیوه را برمیدارد. نمیدانم در این لحظه به شبکه بانکی باید بد و بیراه بگویم یا به فروشنده بیچاره یا اصلا به اقبال بدم لعنت بفرستم. هیچ بعید نیست شما هم در چنین موقعیتی گیر افتاده باشید. در آن شرایط همیشه اولین جایی که در مظان اتهام قرار میگیرد، بانک است. پیش خود میگویید چرا این شبکه بانکی برخلاف تمام تبلیغات و بوق و کرناهای سرداده اینقدر بیجان است. حق هم دارید، چون کارت بانکی توی دستتان همین علامت را به شما میدهد. اما این وسط یک چیز را فراموش کردهاید، یعنی اصلا به ذهنتان هم خطور نکرده است، اینکه شاید ناموفق شدن تراکنش به قطعی خط ارتباط مخابراتی مربوط است. مخابرات در رد و بدل کردن تراکنشهای بانکی، روی وزنه دیگر ترازو قرار دارد و با توجه به اینکه خدمات بانکی، خدمات مخابراتمحوری تلقی نمیشوند غالبا دور از تصور است که این شرکت هم ممکن است دستی بر این کارزار داشته باشد. حالا ماجرا از جایی شروع شده که بانکها میخواهند به این مشتریان ناراضی پایان دهند و خود را به خاطر بخشی از اتهامات ناروا تبرئه کنند. از این رو بانک مرکزی با همکاری شرکت مخابرات ایران به ایجاد شبکهای اختصاصی که فقط یک کانال ترافیکی برای تراکنشهای بانکی است، روی آوردهاند. در این گزارش میخواهیم به چند و چون وضعیت همین شبکه بپردازیم و به روی دیگر سکه که غالبا...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.