فیسبوک مثل کودک خردسالی رفتار میکند که عاشق یک لگوی جدید میشود اما زود از آن خسته میشود. کاربران و شرکای تجاری فیسبوک باید این دمدمیمزاجی را تحمل کنند. فیسبوک شش سال پیش گفت که اتفاق بزرگ بعدی شرکت روباتهایی در اپ مسنجر هستند که به مردم پیام میفرستند تا به آنها هنگام خرید گل یا تصمیمگیری درباره خرید شلوار کمک کنند. این ایده، بیمصرف نیست اما حدس میزنم یک بات شلوار شما را انتخاب نمیکند. فیسبوک درباره امکانات پخش زنده از گوشی (لایو) و فیسبوک واچ- یک مرکز ویدئویی شبیه تلویزیون- هم هیجانزده شد ولی بعداً هیجانش خوابید. روز دوشنبه، ۳۱ ژانویه ۲۰۲۲، فیسبوک اعلام کرد از اجرای برنامهاش برای تولید ارز دیجیتالی منصرف شده است زیرا این طرح با مخالفت نهادهای مالی و دولتی مواجه شد. اما این طرح از همان اول ایده پختهای نبود. آزمایش کردن و شکست خوردن ممکن است سالم باشد. شکستهای ثانوی یا جزئی یا هوسهای زودگذر معمولاً آسیب زیادی به فیسبوک و سایر غولهای شرکتی نمیزنند (این شرکت نامش را به متا تغییر داده اما من از همان عبارت فیسبوک استفاده میکنم). اما لغزشهای فیسبوک تاثیرهای ماندگاری بر ما و کاربران عادی میگذارد. صحت این نکته را میتوانید از کسبوکارهایی بپرسید که گروههای خدمات مشتریشان را صرفاً برای سازگار شدن با باتهای مسنجر تغییر دادهاند یا منابع محدودشان را صرف ساخت ویدئو برای فیسبوک واچ کردهاند. اما اشتیاق فیسبوک برای ارائه این امکانات به تدریج از بین رفت. این درد شاید هزینه گریزناپذیر ابداع و نوآوری باشد. اما در این لحظه خاص- وقتی فیسبوک بر سر آینده اینترنت غوطهورکنندهتر، موسوم به متاورس، قمار میکند- شایسته است این سوال را مطرح کنیم که وقتی شرکتهایی با قدرت و نفوذ فیسبوک، دنیا را متقاعد میکنند تا آنها را به سوی دنیایی که هرگز محقق نخواهد شد دنبال کنیم، متحمل چه سودها و زیانهایی خواهیم شد....