توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
محمود واعظی گزارش یکصدروزه خود را به تبعیت از رئیسجمهور در حالی منتشر کرده است که در آن گزارش جز به روایت آمار، تغییر محسوسی در واقعیتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات مشهود نیست از همین رو معضل پهنای باند و کیفیت نازل و قیمت بالای اینترنت همچنان پابرجاست؛ گیرم به روایت آمار تحولات مشهودی در میزان پهنای باند گزارش شده باشد. فارغ از کیفیت آن گزارش، تبیین شرایط واقعی که منجر شده افزایش پهنای باند و دسترسی سریع و آسان به اینترنت به گره کور تبدیل شود؛ شاید بتواند چشمانداز چند صد روزهای دیگر دولت تدبیر و امید و وزارت محمود واعظی را مشخص سازد.
1- سیاست: ورود اینترنت به ایران با قدری تاخیر زمانی نسبت به محل تولدش، بدون هیچ حاشیهای صرفا با رویکرد علمی صورت میگیرد، این موضوع برای سالهای متوالی ادامه مییابد، به آهستگی توسعه آن نیز هر چند کند و ابتر توسط ذینفعان خصوصی و عمومی ادامه مییابد تا اینکه حساسیتهای سیاسی توجه به این پدیده را افزون میکند. دولت اصلاحات پیرو همان حساسیتها پایش اینترنت را آغاز میکند، این شرایط ادامه مییابد؛ اما بنبست توسعه پهنای باند در ایران را وقایع سال هشتاد و هشت رقم میزند، بدبینی به عداوت کشیده شده و در نهایت اینترنت امالفساد میشود.
2- اقتصاد: تجارت پهنای باند (واردات اینترنت) در ایران تجارت پرسودی است خصوصا اینکه در انحصار هم باشد، مهم نیست این تجارت تا چه اندازه زوایای پنهان و آشکار داشته باشد از همینرو ذینفعان پیدا و پنهان این تجارت همواره برای اینکه منافع مالیشان محفوظ بماند رهاسازی واردات این پدیده را حتی به صورت کنترلشده هم برنمیتابند چرا که ورود به فضای رقابتی، کاهش قیمت و توسعه آن را به همراه دارد، در نتیجه اینترنت دکانی نیست که بتوان سودش را به این راحتیها با دیگران به اشتراک گذاشت و سهیم شد.
3- خدمات: ظاهرا دو ویژگی فوق ازلی ابدی است تو گویی از ابتدا که وجود داشته و همواره هم وجود خواهد شد این ویژگی ازلی و ابدی خصوصیت سومی را به وجود آورده که گریبانگیر فضای مجازی فارسیزبان است، اینترنت حال شما به هر نامی که میخواهید بخوانیدش ملی یا پاک، در فقر محتوا به سر میبرد. از همین رو مهمترین کارکردش اطلاعرسانی و تفریح شده است نه تجارت و خدمت. پس کاربرانش توقع روزافزونی برای آبادسازی این زمین بایر ندارند و اینترنت در بدنه اجتماعی شهروندان خدماتخواه و خدماتگیر جدی که به دنبال آب و برق و دیگر مایحتاج خدماتیشان هستند، نیست و باز در نتیجه اینترنت، خواهان مردمی هم فیالحال ندارد.
نتیجه: تنها تغییر در شرایط و ویژگیهای فوق است که میتواند گره کور توسعه اینترنت در ایران را بگشاید؛ سیاستزدایی حاکمیتی، شفافسازی اقتصادی و خدماتخواهی مردمی گذشت زمان مشخص خواهد کرد که واعظی تا چه اندازه در تغییر این اکوسیستم موفق خواهد بود؛ شاید صد روزهای دیگر