skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

پرونده‌ای درباره جنگ فناوری چین و ایالات متحده آمریکا

جنگی برای همه، جنگی برای هیچ‌کس

مینا پاکدل تحریریه

۶ مهر ۱۴۰۰

زمان مطالعه : ۱ دقیقه

شماره ۹۴

تاریخ به‌روزرسانی: ۱۱ مهر ۱۴۰۰

این روزها همه جهان در گوشه‌ای از خبرها، مطلب جدیدی می‌خوانند یا محتوای جدیدی می‌بینند مبنی بر شدت گرفتن تنش‌ها بین چین و ایالات متحده آمریکا. زمزمه‌ها در دوره ترامپ بدل به هیاهو شد و همچنان در دوره ریاست‌جمهوری بایدن ادامه دارد. جنگ تجاری بین این دو کشور منجر به جنگ فناوری و رقابت بین این دو اقتصاد بزرگ و غول در برخی حوزه‌های فناوری شد؛ از جمله 5G، هوش مصنوعی و نیمه‌رساناها.  در این میان پژواک جنگ سرد نیز گاه در گوش‌ها می‌پیچد: برخی نبرد بین چین و ایالات متحده را جنگ سرد جدیدی می‌پندارند که بر جهان سایه خواهد انداخت؛ در مقابل بعضی تحلیلگران معتقدند استفاده از عبارت «جنگ سرد» برای رقابت در حوزه فناوری، های‌وهوی بیش ‌از حد است. در این پرونده نگاهی می‌اندازیم به ریشه این جنگ و تاریخ مشترک فعالیت‌های تجاری بین چین و ایالات متحده آمریکا. همچنین وضعیت دو کشور را از نظر سهم بازار جهانی، پیشرفت‌ها در عرصه رقابت، شرکت‌های همتا و سرمایه‌گذاری بررسی کنیم. علاوه بر این، به احتمال جنگ سرد می‌پردازیم و در عین حال می‌کوشیم سناریوهای احتمالی در آینده را تعریف کنیم.

شما وارد سایت نشده‌اید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.

وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

این مطلب در شماره ۹۴ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۹۴ پیوست
دانلود نسخه PDF
https://pvst.ir/b1k
مینا پاکدلتحریریه

    کارشناسی ادبیات انگلیسی را که گرفتم دیگر مطمئن بودم کلمه‌ها را اگر در گفتار شفاهی کم می‌آورم، در نوشتار توی مشتم هستند و از لای انگشت‌هایم لیز نمی‌خورند. در آن سال‌ها ترجمه می‌کردم و ویرایش. در گیرودار پایان‌نامه ارشد فلسفه بودم که برای یکی از ویژه‌نامه‌های پیوست چند گزارش ترجمه کردم و قرار شد پاره‌وقت کار کنم. آن‌موقع‌ها دفتر پیوست خانه دوطبقه قدیمی‌ای بود که حیاطش درخت داشت، ایوانش بزرگ بود و آسمان معلوم. جای‌گیر شدم طبقه هم‌کف در اتاق میثم. در واقع او و مهرک بودند که به من چم‌وخم روزنامه‌نگاری را یاد دادند؛ اینکه چطور باید یادداشت و گزارش نوشت یا کنداکتور بست؛ چطور نباید ترسید و از قالب سفت‌وسخت آکادمیک بیرون آمد. حالا تقریبا ده سالی از آن روز اول می‌گذرد. در این سال‌ها با چند ماهنامه و فصل‌نامه دیگر و نشرهای مختلف همکاری کرده‌ام و همچنان و همیشه در پیوست مشغول بوده‌ام. اینجا محل کار من نیست؛ خانه من است و آدم‌هایش کسانی‌اند که تو را همان شکلی که هستی، می‌پذیرند، با همه ضعف‌ها و قوت‌ها، با همه روشنایی‌ها و تاریکی‌ها.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو