این روزها همه جهان در گوشهای از خبرها، مطلب جدیدی میخوانند یا محتوای جدیدی میبینند مبنی بر شدت گرفتن تنشها بین چین و ایالات متحده آمریکا. زمزمهها در دوره ترامپ بدل به هیاهو شد و همچنان در دوره ریاستجمهوری بایدن ادامه دارد. جنگ تجاری بین این دو کشور منجر به جنگ فناوری و رقابت بین این دو اقتصاد بزرگ و غول در برخی حوزههای فناوری شد؛ از جمله 5G، هوش مصنوعی و نیمهرساناها. در این میان پژواک جنگ سرد نیز گاه در گوشها میپیچد: برخی نبرد بین چین و ایالات متحده را جنگ سرد جدیدی میپندارند که بر جهان سایه خواهد انداخت؛ در مقابل بعضی تحلیلگران معتقدند استفاده از عبارت «جنگ سرد» برای رقابت در حوزه فناوری، هایوهوی بیش از حد است. در این پرونده نگاهی میاندازیم به ریشه این جنگ و تاریخ مشترک فعالیتهای تجاری بین چین و ایالات متحده آمریکا. همچنین وضعیت دو کشور را از نظر سهم بازار جهانی، پیشرفتها در عرصه رقابت، شرکتهای همتا و سرمایهگذاری بررسی کنیم. علاوه بر این، به احتمال جنگ سرد میپردازیم و در عین حال میکوشیم سناریوهای احتمالی در آینده را تعریف کنیم.
با کارشناسی ادبیات انگلیسی و کارشناسی ارشد فلسفه غرب، حتی اگر جفتشان را از دانشگاه علامه گرفته باشی، آنقدرها مجال نداری که در مشاغل مربوطه جای بگیری.
من از سال ۱۳۹۰، به عنوان مترجم وارد حوزه مطبوعات شدم، کمکم نوشتم و بعدتر، با "پیوست" یاد گرفتم که آدم میتواند از قالبها بگریزد و همچنان بنویسد و ترجمه کند. برای من، دنیای فناوری گره خورد به دنیای علوم انسانی.