در روزهایی نهچندان دور، نه تنها در خردترین سطح معاملات (نظیر خرید اقلام روزمره و کالا) از رمزارز به عنوان ابزار مبادله استفاده خواهد شد بلکه فرایندهای مالی پیچیدهتری نظیر تامین مالی از طریق کریپتوکارنسی یا انتشار اوراق از طریق کریپتو و توکن بخش عمدهای از نیازهای مالی کسب و کارها را برآورده خواهد کرد. این جملات را نه در مقام یک غیبگویی بلکه به عنوان آیندهنگری میتوان تصدیق کرد و با این مقدمه نیاز سالهای آینده کسب و کارها، بهرهمندی از متخصصان فنی، مالی، حقوقی و بازرگانی است که تسلط کافی بر فناوری زنجیره بلوکی و مشخصاً عملکرد رمزارزها داشته باشند. از جمله مباحثی که دغدغه آتی حاکمیتها و متقابلاً کسب و کارهای مرتبط با کریپتوکارنسی خواهد بود بحث مالیاتستانی و مالیاتدهی استخراجکنندهها، دارندهها و تبدیلکنندههای رمزارز است. این موضوعی است که بنا داریم به اجمال در این ادامه به آن بپردازیم. در دو یادداشت پیش مروری اجمالی کردیم بر اینکه حاکمیتها در شرق و غرب چه موضعی نسبت به معاملات رمزارز داشتند. نمونههایی از استقبال کامل و پذیرش به عنوان ابزار مبادله تا ممنوعی کامل مبادلات کریپتوکارنسی را میتوان دو سر طیف به شمار آورد که به مصادیق آن اشاره کردیم و سکوت در برابر این تحول عظیم فناورانه نیز میتواند نقطه صفر بردار باشد؛ یعنی نقطهای که هنوز حاکمیت مشغول تماشای بازی است و به سمت دو سر طیف حرکت نکرده است. اما همانطور که ملاحظه کردید، کشورها عمدتاً از نقطه صفر به سمت به رسمیت شناختن فناوری حرکت کردهاند و انواع ضوابط نظارتی یا تنظیمگری قرینه بر این واقعیت است که در آینده ما با حضور پررنگتر رمزارزها در عرصه مبادلات مالی و معاملات روبهرو خواهیم بود. ۱- سرآغازی برای مالیاتستانی از رمزارزها اجازه بدهید بحث را با یک پرسش آغاز کنیم. اگر شما تصمیمگیر یا دستکم تصمیمساز برای مقامات حاکمیتی بودید، چه موضعی نسبت به...