توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
مناقشه مرکزگرایی در ایران پیشینهای به قدمت نام باستانی این سرزمین دارد. اسطوره حکومتهای قدرتمداری که کشوری متحد را خلق کردهاند و سودای تشکیلات خودمختاری که امکان توسعه محلی را ممکنتر کنند، همواره در دو نیمکره ذهن آریایی در جدال بودهاند ولی دستکم آنچه بر تن اقتصاد کشور باقی مانده است، نشان میدهد در اقتصاد به صورت کلی و در فناوری به صورت جزیی، غلبه با مرکزگرایی و در برداشتی حتی تمامیتگرایی از سوی حاکمان بوده است.
پیوست مردادماه هم هرچند بازخوانی هویت دهساله یک وزارتخانه صد و اندیساله است ولی در عین حال نیمنگاهی به روحیات وزرای حاکم بر آن در عصر معاصر نیز دارد. ارکستر پنهانی پیوست همنوایی مسکوتی را در شماره حاضر در خود دارد که میان اوراق بخشهای مختلف نواخته میشود و خط مشی در ظاهر جدید ولی در حقیقت تکراری وزارتخانه و تا حدود زیادی شخص وزیر ارتباطات را آماج بازنگری دقیقتری قرار میدهد. شخصیت معاصر بسیاری از این وزرا در برداشتی سیاه و سفید میان مدیرانی خنثی و نامرئی تا قدرتطلب و تمامیتخواه در گردش بوده است.
قضاوت اینکه دوره حاضر را باید در چه طیفی از این دو قطب طبقهبندی کرد، به شما خواننده صفحات پیوست واگذار میشود ولی این همه داستان پیوست نیست. در حالی که جایگاه وزارتخانه میان اظهار نظرات شخص وزیر درباره تعرفههای یک اپراتور، تهدیدات نسل سوم و مشکلات مشترکان ایرانی تا حدود زیادی گم شده است؛ بار دیگر این سوال سر برمیآورد که حدود این تحکم و نظارت را باید تا کجا روا دانست و چرا اساسا کابینه فناوری کشور از مرزهای تعقل گذشته و به طنابکشی سیاسی یا حتی مچاندازیهای فردی تن داده است. پیوست در پی این پرسش تاریخی است که آیا میان وزرایی که دارایی ملی را دودستی هبه میکنند و وزیرانی که با تکیه بر عصای رای ملت بازار تجارت را میآشوبند، راهحل میانهای وجود ندارد؟
تنها چند صفحه جلوتر از پرونده وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات یکی از معدود الگوهای تاریخی وجود دارد؛ گزارشی درباره نظام نظارتی بانک مرکزی بر بانکها که هرچند بدون شک بینقص نیست ولی دستکم کوشیده است با تکیه بر رقابت، شفافیت و تمرکز اطلاعات ابزارهای کنترلی را اعمال کند و به جای تحکم تعقل بیافریند. باید پذیرفت سابقه تاریخی نظامهای پولی و اعتباری ایران، آنها را به لحاظ نظریههای کنترل بسیار جلوتر از ساختار نوپای ارتباطی کشور قرار میدهد.
دغدغههای فردی در این میان هنگامی بروز میکند که دریابیم فارغ از تمایلات سیاسی و حتی اقتصادی، انسانها ذاتا گرایشی اجتنابناپذیر بر قدرت افسارگسیخته دارند و بخشی از کتابخانه این پیوست از زبان دانیل بل، نظریهپرداز ژورنالیستمآب، بیان میکند تمرکز بر مشاغل خدماتی میتواند منجر به ظهور نوعی از فردگرایی افراطی شود که در نهایت نظم لازم برای تولید و انباشت سرمایه را دچار مشکل میکند. آیا اولین نشانههای ظهور این فردگرایی در دستگاه راهبری را باید در بر هم زدن فضای رقابتی ارتباطات با ادبیاتی غیردیپلماتیک جستوجو کرد؟
پاسخ این پرسش و بسیاری از پرسشهای دیگر در تضاد با جلد پیوست حاضر لزوما صفر یا یک و بلی یا نه نیست اما ذهن تاریخ میگوید اغلب عوام در گریز از هرج و مرج خانمانبرانداز به دامان دیکتاتوری و روشنفکران در پرهیز از اختناق به خیمه تفرقه پناه بردهاند. اگر بپذیریم فناوری اطلاعات و ارتباطات فراتر از این بیت و بایتها کوشیده است ابزاری نو برای اطلاعرسانی، ارتباط و حتی اندیشیدن باشد، باید بپذیریم شاید هنگام آن رسیده است که دولتمردان این حوزه نیز پیشگام شوند و میان این تزلزل و تحکم در وزارتخانه به راهحلی میانه مبتنی بر تعقل دست پیدا کنند. صفحات داغ پیوست تابستان در انتظار خنکای سرانگشتان شماست