حرف اصلی عجماوغلو و رابینسون در کتاب چرا ملتها شکست میخورند؟ این است که نظام حقوقی مهمترین عامل تفاوت سرنوشت کشورها و جوامعی است که به نظرگاه همسایه و حتی با پیشینههای فرهنگی برابر هستند. به عبارت دیگر، این نظام حقوقی است که موفقیت یا شکستها را تعیین میکند. تصمیمگیری در خصوص آنچه که ما حق میدانیم بیش از هر عامل دیگری بر سرنوشت ملتها تاثیرگذار بوده است. نظام حقوقی البته فراتر از نظام قضایی و جزایی است. نظام حقوقی شاکله اصلی فهم ما از امور مختلف است که در قالب قوانین و مقررات بروز مییابد. مقرراتی که توسط دولتها گذارده میشود یا قوانینی که توسط مجالس هم شامل نظام حقوقی است. ریشههای کلیدی فهم ما از حقوق و به طور خاص حقوق مالکیت است که میتواند بیش از هر عامل دیگری بر پیشرفت یا شکست جامعه تاثیرگذار باشد. اینکه مالکیت یک محصول یا یک اثر با کیست و او تا چه اندازهای در برابر آن پاسخگوست میتواند معیاری کلیدی در این زمینه باشد. اینکه توسعه صنایع خلاق در کشور همواره پرچالش بوده است شاید ریشه در عضویت ایران در «کنوانسیون برن» داشته باشد؛ در حقیقت عضویت در کنوانسیونهای جهانی گاه میتواند حقوق و سقف پرواز یک کسبوکار را تعیین کند؛ به عنوان مثال یک کارگردان سینما که فیلمهایش در شبکههای ماهوارهای یا اینترنت بدون پرداخت حق مولف و حتی بدون اجازه پخش میشود و امکان پیگیری حقوقی نیز وجود ندارد، ریشهاش در عدم عضویت ایران در یک کنوانسیون جهانی است. بر اساس این کنوانسیون اگر ما به مالکیت فکری جهانی بیتوجه باشیم، نمیتوانیم از آنها بخواهیم تا به مالکیت فکری شهروندان ما توجه کنند. دنیا قواعد خودش را دارد و نمیتوان انتظار احترام یکسویه داشت؛ نمیشود به قوانین جهانی کمتوجهی کرد و انتظار داشت که آنها به قوانین ما احترام بگذارند. درست در همین مرز باریک است که کشورها...
0 نظر