فیلتر اینستاگرام، که تا زمان نوشتن این یادداشت ادامه دارد و احتمال میرود همیشگی باشد،…
۱۱ دی ۱۴۰۱
داشتن انگیزه سیاسی برای پیشبرد امور بنیادی پدیده غریب یا حتی نکوهیدهای نیست. هرچند حتی مردمسالاری واقعی هم بدون حفره نیست، چه رسد به نسخههای در حال توسعه آن، ولی در نهایت پیشفرض این است که با داشتن انگیزه کسب محبوبیت و مقبولیت عام یک مقام انتخابی بکوشد چنان کارنامه و کاریزمای محسوسی از خود بروز دهد که شانس بیشتری برای انتخاب شدن داشته باشد.
فناوری توانسته این برداشت مردمی از محبوبیت را به زبانی دیجیتالی ترجمه کند و کیفیت این ترجمه برای هر یک از چهرههایی که در پی آینده سیاسی سطح اول در ایران هستند کم و بیش حیاتی است. برای همین است که شما به فراخور میبینید که یک کاندیدای آینده ممکن است دست به حرکاتی از خلاف عرف جدی و پردهپوش سیاسی ایران بزند و با یک خواننده اینستاگرامی دیدار کند، در توییتر در مورد سخنرانی پر از تپقش شوخی کند یا در یوتیوب پیامی خطاب به مردم جهان بگذارد.
این برداشت جدید از اهمیت محبوبیت مجازی و تاثیر آن بر انتخاب محدود واقعی در برخی زمینهها به بلوغ جدیدی رسیده است و این جایی است که پلتفرمها وارد عرصه میشوند. در حقیقت ظهور و توسعه استارتآپهایی که در عرصه ملی ایران توانستهاند به نحوی حیاتی بازار عرضه و تقاضای محصول یا خدمات را به یکدیگر وصل کنند باعث شده است این محبوبیت مجازی بعد جدیدی پیدا کند. امروز که شما این مطلب را میخوانید حضور اسنپ و تپسی برای بازار حمل و نقل شهری، وجود دیجیکالا برای خردهفروشی ایران، بروز فیلیمو برای صنعت سرگرمی کشور، توسعه کافهبازار برای بازار اپلیکیشن داخلی، بقای دیوار برای بازار تبلیغات و دهها استارتآپ دیگر در زمینه پرداخت، غذا و آموزش ضروری است. این نسل جدید استارتآپها که دامنه کاربرانی بین یک تا حتی ۵۰ میلیون دارند چنان در معیشت و سبک زندگی ایرانیان تنیده شدهاند که ترقی یا توقف آنها زندگیهای بسیاری را دگرگون و متاثر میکند و این نقش حیاتی در عصر کرونا حتی حیاتیتر هم شده است.
در تمامی سالهای گذشته دید عمومی ولی مسکوت استارتآپها در مورد موفقیت عمومی بسیار متضاد بوده است. از یک طرف این موضوع اثبات شده است که تنها داشتن یک پایگاه رأی بالقوه به عنوان کاربر میتواند شما را از یکشبه فلیتر یا پلمب شدن نجات دهد. هرچند این گزاره هم قطعی نیست و سرویسهایی محبوب و در حال رشد هم بودهاند که تا یک قدمی فنا شدن پیش رفتهاند. از طرف دیگر این نگرانی هم وجود دارد که چون استارتآپها اغلب در فضای سایهروشن قوانین قدیمی کشور زندگی میکنند در صورت رشد و دیده شدن با برخورد و سختگیری بیشتری از سوی حاکمیت مواجه شوند یا دستکم در معرض سهمخواهیهای کانونهای متعدد قدرت باشند.
طی ماههای پیش رو قوه قضائیه فرصت دارد با ترکیبی اندکی بهروز شده از مدیرانش برای یک بار هم که شده این موازنه شکننده بین رشد کردن یا فنا شدن را بر هم زند. این فرصت هرچند کوتاه و بسیار شکننده است ولی در صورتی که منجر به دیجیتالی شدن فرایندهای خود این قوه، آشنایی بدنه قضا با مفاهیم روز رایانهای و نگاه واقعگرایانه به ماهیت حقوقی پلتفرمها شود، میتواند امنیت این بازیگران جدید اقتصادی و اجتماعی را دستکم در میدان سیاست برای مدت قابل توجهی تضمین کند.