skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

قسمت هشتاد و چهارم

از تخریب تا روابط عمومی

۵ آبان ۱۳۹۹

زمان مطالعه : ۵ دقیقه

شماره ۸۴

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۳ دی ۱۳۹۹

خانه‌های خیلی قدیمی در کنار همه خوبی‌هایشان یک مشکل اساسی دارند. آن زمان‌ها خانه‌ها را دیوار به دیوار هم می‌ساختند و هیچ درز و فاصله‌ای بین دیوارهای دو ملک مجاور در نظر نمی‌گرفتند. شاید هیچ کس به تخریب این بناهای زیبا فکر نمی‌کرد. قطعاً فکر نمی‌کرد. همان دورانی که همه به همان روزشان فکر می‌کردند و خریدهای خورد و خوراک‌شان روزانه بود. آدم‌ها در طمع کوبیدن و تخریب این خانه‌های ویلایی حیاط‌‌دار باصفا و تبدیل‌شان به آپارتمان‌های قوطی‌کبریتی نبودند. حتی کم پیش می‌آمد کسی به فکر نوسازی اساسی خانه‌اش بیفتد. یعنی نیازی نبود. فوقش همان نقاشی و رنگ کردن دیوارها هر دو سه سال یک ‌بار کفایت می‌کرد چون این‌قدر دوده، سیاهی و کثافت در هوا نبود. خانه پدری ما هم یکی از همان قدیمی‌هاست که هنوز سرپاست و راوی خاطرات عمری به بلندی سن من. خانه کناری‌مان هم به همین قدمت سال‌هاست که پابرجاست. ساختمان پشتی‌مان با عمری حتی چند سالی بیشتر یکی از آپارتمان‌های قدیمی همان دوران است که به قصد اداری ساخته شده و سال‌هاست ساختمان پزشکانی قلمداد می‌شود که یکی دو تا از مطب‌هایش دیوار به دیوار خانه ما قرار گرفته‌اند. یکی از واحدها دو سه سال پیش نوسازی کرد که چندین ماه طول کشید. آن زمان کرونایی در کار نبود و هم من و هم پدرم که طبقه بالای خانه من ساکن است روزها اغلب بیرون بودیم و کمتر سروصدا می‌شنیدیم. اما روزهایی که در خانه بودیم و آنها مشغول کوبیدن و کندن درودیوار، چاره‌ای نبود جز اعتراض. چند باری به آن ساختمان و واحد مورد نظر سر زدم. یکی دو بار پسر جوانی که مهندس صدایش می‌زدند و بالای سر کارگرها بود عذرخواهی کرد و قول داد کمتر سروصدا کنند. دفعات بعد او دیگر آنجا مشغول نبود و هر بار با یکی دو تا از کارگرهای زحمتکش یا سرکارگرشان حرف می‌زدم. گاهی مؤدب بودند...

شما وارد سایت نشده‌اید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.

وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

این مطلب در شماره ۸۴ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۸۴ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/8uw

درس خوانده فنی و در ادامه هوش مصنوعی، از آغاز پیوست تا اکنون‌ برای ماهنامه توضیح می‌دهد که متاسفانه خود را سزاوار کارت خبرنگاری نمی‌داند. حتی خیلی روزنامه‌نویسی هم بلد نیست. اما ظاهرا می‌داند چگونه روندهای فناوری روز دنیا را تبدیل به پرونده‌های پیوست جهان کند.

تمام مقالات

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو