بحثی مطول درباره دادگاههای توییتری متهمان تجاوز جنسی که موضوع متداول چند ماه اخیر فضای مجازی فارسی بوده است
قدرت بیقدرتان
۵ آبان ۱۳۹۹
زمان مطالعه : ۱۷ دقیقه
شماره ۸۴
فضای مجازی فارسی، به خصوص توییتر، در ماههای اخیر بستر تشکیل نوعی جنبش میتوی (metoo) ايراني بوده است که طی آن، در اغلب قریب به اتفاق موارد، زنان به افشاگری در خصوص آزار و اذیتهای جنسیای برخاستند که از سوی مردان، عموماً از مشاهیر فرهنگی و هنری، بر آنها روا داشته شده است. در موردی نادر، یکی از این افشاگریها به بازداشت متهم انجامید. این کمپین اینترنتی سوالی جدی در مورد یکی از بدیهیپنداشتهشدهترین اصول حقوق جزا به وجود آورده است: اصل برائت. اصلی که میگوید هر کسی بیگناه است مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت شود. حالا بدون هیچ دادگاهی در توییتر افراد نه متهم که محکوم میشوند. آیا از جمله قبلی من عصبانی شدید؟ آیا مرا حامی متجاوزان به عنف و آزار و اذیتکنندگان زنان قلمداد کردید؟ اگر چنین است، من نیمی از راه را رفتهام. من دقیقاً میخواهم درباره نسبت حقوق، تکنولوژی و احساسات اینچنینی صحبت کنم البته با قید این نکته که حامی هیچ متجاوزی نیستم. بیایید با هم قدم به قدم مسیر را طی کنیم تا ببینیم از کجا آمدهایم، در کجاییم و قرار است به کجا برسیم. ۱. ابتدا ببینیم در دورانی که حالا دیگر باید آن را گذشته بدانیم، حدود مقررات قانونی در چنین مواردی به چه شکل بود. ۱.۱ ما از زمان اصل 37 قانون اساسی میآییم: «اصل، برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم محسوب نمیشود، مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.» ۱.۲ ما از زمان ماده 697 قانون مجازات اسلامی در باب افترا میآییم: «هر كس به وسيله اوراق چاپي يا خطي يا به وسيله درج در روزنامه و جرايد يا نطق در مجامع يا به هر وسيله ديگر به كسي امري را صريحاً نسبت دهد يا آنها را منتشر نمايد كه مطابق قانون آن امر جرم محسوب ميشود و نتواند صحت آن...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید