صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات مانند دیگر صنایع و رشتهها، مملو است از اسناد بالادستی…
۹ مهر ۱۴۰۳
بعضیها میگویند باید به شیوع ویروس کرونا به چشم فرصت نگاه کرد و از آن بهره برد. به عقیده این گروه میتوان نقطه ضعفها را دید، آنها را شناخت و در بهبود آن کوشید. این گروه معتقدند که کرونا موجب شده بسیاری به لزوم پیادهسازی دولت الکترونیکی و اتصال سامانهها به یکدیگر پی ببرند، این مهمان ناخوانده مقاومت افراد به پیادهسازی سامانهها و اجرایی شدن آنها یا ارائه سرویسهای الکترونیکی را از بین برده و همچنین موجب شده تا افراد سادهتر آن را بپذیرند و مزایای آن را قبول کنند؛ اما سوال این است که مگر این افراد پیش از این نمیدانستند دولت الکترونیکی چه مزایایی دارد که در مقابل آن مقاومت میکردند؟ حتماً باید کرونا میآمد و در خانههایمان را میزد و ما پس از آن پی به مزیتهای آن میبردیم؟
گروهی دیگر نیز کرونا را مصیبتی تلقی میکنند که به کشور وارد شده و همه جا را فرا گرفته است. اقتصاد را از پا درآورده و کسب و کارها را تعطیل کرده است و پیشبینی آینده سیاهی را میکنند که مشکلات اقتصادی بیش از پیش بر دهکهای پایین جامعه فشار میآورد. اما مگر قبل از کرونا وضعیت چیزی غیر از این بود؟ بسیاری از کسب و کارها در وضعیت مناسب اقتصادی قرار نداشتند و فشار اقتصادی بر دهکهای پایین جامعه هر روز بیشتر میشد.
هر چند شاید به نظر برسد هر دو گروه بخشی از واقعیت را بیان میکنند و بسته به اینکه شما عینک خوشبینی زده باشید یا بدبینی طبیعتاً نگاهتان نیز به موضوع متفاوت خواهد شد، اما سوالی که از گروه اول میتوان پرسید این است که آیا ویروس کرونا دیدگاه مخالفان یا مقاومتکنندگان در برابر دولت الکترونیکی و سرویسهای یکپارچه را تغییر داده یا فقط آنها را مجبور به پیروی از وضعیتی کرده است که اگر از آن خارج شوند، دوباره مقاومتهایشان بازمیگردد و سعی میکنند به همان وضعیت قبل برگردیم؛ یا اینکه این ویرویس توانسته است به صورت کامل دیدگاههای آنها را تغییر دهد و به مشکلات دیدگاهی خود پی بردهاند؟! به نظر میرسد اگر افرادی به هر دلیل تاکنون و با وجود بحثهای فراوانی که در مورد مزایای اجرای دولت الکترونیکی شده، در برابر پیادهسازی دولت الکترونیکی مقاومت میکردهاند نه به علت ناآشنایی بلکه به دلیل منافع موجود در انجام کارها به روش سنتی بوده است. حال سوال این است که آیا از این پس و حتی در دوره پساکرونا آنان از این منافع چشمپوشی میکنند؟
دسته دوم نیز که همه چیز را سیاه میدانند و نقطه خروجی از این بحران نمیبینند به نظر میرسد تطابقپذیری انسانها با شرایط موجود را فراموش کردهاند. بیشک روزهای سخت و سختتری در پیش داریم و احتمال آسیب دیدن بسیاری از قشرهای جامعه و کسب و کارها در پیش است، اما این بحران اقتصادی فقط مختص کشور ما نیست و سراسر جهان دچار آن شدهاند. در چنین شرایطی یافتن راهی برای خروج از بحران یک همکاری جمعی و بینالمللی را طلب میکند که شاید ما این بار در این همکاری نقشی بازی کنیم و سودی ببریم