پرده اول: یک داستان اینستاگرامی آرمین یک بسکتبالیست ۱۸ساله است. دفعه اولی که در اینستاگرام پیام داد در مورد قدمان حرف زدیم و چون کمتر کسی پیدا میشود که قدش از من بلندتر باشد خیلی سریع سر حرف باز شد. طی مدت قرنطینه از من در مورد چند کتاب سوال کرد و از جاناتان مرغ دریایی، که کتاب مورد علاقه هر تینایجری است و ابوالمشاغل نادر ابراهیمی. که البته دومین کتاب کمی متعجبم کرد، چراکه برای یک نوجوان ورزشکار انتخاب عجیبی به نظر میرسید. چند روز پیش، بعد از انتخاب ناگهانی پیامرسان روبیکا طبق ادعای انجیدنی مدیرعامل پیامرسان گپ به عنوان پیمانکار سامانه آموزش آنلاین آموزش و پرورش، داشتیم در اینترنت جواب لشکر طرفداران گمنام این پیامرسان را میدادیم که دیدم او یک استوری اینستاگرام متفاوت گذاشته. پیامکی از آموزش و پرورش درباره نصب سامانه آموزشی دانشآموزان «شاد» را عکس گرفته بود و نوشته بود: «باشه حتماً نصبش میکنیم!» با یکسری علامت نهچندان مودبانه! از او پرسیدم چرا حتی حاضر نیست سامانه جدید را امتحان کند و خیلی راحت توضیح داد، حتی درسهایی که در مدرسه ارائه میشود هم به اندازه کافی بهروز یا جذاب نیست، چه برسد به اینکه بخواهد با یک پیامرسان جدید و آزمایشی و یک محتوای امتحانی عرضه شود. البته این نسخه مودبانه جوابش بود. طبیعتاً وقتی در اولین و یکی از ضروریترین گامها برای مبارزه با اپیدمی مدارس تعطیل شد موضوع آموزش آنلاین که همیشه یک ژست تکراری برای همه بازیگران ارتباطات و آموزش کشور بود این بار جدیتر به میان آمد و واقعیت فقر دیجیتالی کشور بیش از پیش خودنمایی کرد؛ مثلاً تیرماه پارسال وقتی وزیر ارتباطات با سرپرست وقت آموزش و پرورش که عمر وزارتی چندانی هم نداشت عکس میگرفت، سید جواد حسینی که فکر میکرد هنوز برای تحقق ماده ۶۹ برنامه ششم توسعه حالا حالاها وقت دارند، با چاشنی خوشبینی گفت: «هرچند...
روزنامهنگاری را از ابراراقتصادی شروع کردم و مدت کوتاهی در شرق، همشهری نوشتم و در برنامههای تلویزیونی فناوری اطلاعات کار کردم. در مورد فناوری و تاثیرش بر زندگی و کسب و کار مینویسم و تاریخ شفاهی و استارتآپها از حوزههای مورد علاقه من هستند. معتقدم رسانه پل مهمی است میان انسانها، تصمیمسازها و کسب و کارهای جهان امروز.