۹ مهر ۱۴۰۳
کرونا نظام آموزشی کشورها را بی اعتبار کرد: مدرسهای که باد برد
چند دههای میگذرد از آن دورانی که نظریهپردازان بیشماری از جهانی فارغ از زمان و مکان میگفتند که فناوریهای نوین ارتباطی بر دستوپاگیری تاریخ و جغرافیا چیره شده و آنها را از موضوع انداختهاند. سخنها بسیار بود از سفرهای پشت میز و خریدهایی با چند کلیک و عملیات بانکی در خانه. قول و قرارهایی که خبر از جهانی آسودهتر برای زندگی میداد که فاصلهها را کم و شب و روز را بیاعتبار کرده است. اما تحفه دیگری نیز در چنته این جهان مجازی به ظاهر آسوده قرار داشت، تحفهای به نام آموزش مجازی که میخواست آموزش را فارغ از لزوم حضور فیزیکی کلاس و دانشآموز و معلم و نیمکت، میسر کند. در ایده همه چیز عالی به نظر میرسد. دانشآموزانی که از خواب برمیخیزند و در همان اتاق خواب خود بی هیچ دغدغهای، بی زحمت راه و سختیهای حضور در کلاسهای جغرافیایی، رایانه شخصی یا لپتاپ خود را روشن میکنند و سر کلاس مینشینند. از آن سو نیز معلمان و استادانی که در برنامه روزانه و خانگی خود ساعتی را با همان لباس خانگی و فارغ از زحمت آماده شدن برای حضور در کلاسهای واقعی، به تدریس اختصاص میدهند. در این دنیای خیالی که تصویرش بیشباهت به تبلیغات تلویزیونی نیست همه چیز آرام است؛ چه فرض بر این است که همه دانشآموزان و دانشجویان و آموزگاران نه تنها به صورتی پیشفرض از رایانه، تبلت یا گوشی هوشمند بهرهمندند که بدون شک بستههای اینترنت پرسرعت یا وایفای ثابت نیز در اختیار دارند. از این روست که بیدرنگ کانکت میشوند و با سرعتی مطلوب به کلاس وارد شده محتوای آن را تولید یا دنبال میکنند. محتوایی که صوتی و تصویری است و بیوقفه و سیال جریان دارد. حقیقت اما با این تصویر رویایی کمی تا قسمتی فاصله دارد. فاصلهای که باعث میشود از خوشخیالیهایمان راجع به قابلیتهای فضای مجازی دست برداریم و...