۹ مهر ۱۴۰۳
یکپارچهسازی فرهنگ سازمانی در ادغامها
بدون شک ادغام شرکتها یکی از روندهای شناختهشده در ادبیات توسعه کسبوکار است. معمولاً کسبوکارها به سه دلیل ادغام یا اتحادهای تجاری مشترک را دنبال میکنند: ۱- دستیابی به تکنولوژی یا محصول جدید ۲- ایجاد صرفه به مقیاس ۳- توسعه بازار و افزایش قدرت برند. انجام یک ادغام موفق همواره یکی از دغدغههای شرکتها و همینطور پژوهشگران این حوزه بوده است. در این میان یکی از سوالات کلیدی این است که «چه عواملی قدرت کافی را دارند تا نتیجهبخش بودن یک ادغام را با مخاطره روبهرو کنند؟» «فرهنگ سازمانی» یکی از موانع مهم برای دستیابی به یک ادغام موفق شناسایی شده است. در این یادداشت کوتاه از پرداختن به تعاریف مختلف فرهنگ در سازمان پرهیز میکنم؛ اما دو مشخصه مهم «فرهنگ» در ادغامها غیرقابل چشمپوشی است: ۱- زیرپوستی بودن فرهنگ: فرهنگ یک سازمان در باورها، رفتارها، فرایندها و حتی ساختار یک شرکت نهان است. ۲- اینرسی فرهنگ سازمانی: فرهنگ یک سازمان در طول زمان شکل میگیرد و همواره در مقابل تغییر کوتاهمدت مقاوم است. معمولاً در مرحله بررسی ادغام شرکتها دادههای مختلفی مورد ارزیابی قرار میگیرد، اما تمرکز بر عوامل کمی و بیشتر دادههای مالی دو شرکت است. تجربه نشان داده در مرحله ارزیابی یا پیش از ادغام، بررسی تطابق فرهنگی انجام نمیشود، چراکه ورود و استخراج مولفههای فرهنگی سازمان کاری دشوار و زمانبر است. حتی اگر این ارزیابی انجام شود، تصور اینکه یک معامله تجاری به دلیل عدم تطابق فرهنگی به هم بخورد سخت است. به هر حال هر پرونده ادغام تجاری دربردارنده ریسکهای مختلف و مخصوص به خود است که باید به آنها توجه و برای حذف یا کاهش اثر آنها تدبیر شود. من در این مجال به چهار ریسک مختلف در حوزه فرهنگ که بر اساس گزارش Deloitte در بسیاری از پروندههای ادغام مشاهده شده است اشاره میکنم: بهکارگیری یک روش تصمیمگیری مشترک (بین دو شرکت موضوع...