راهکارهایی برای بهبود فرایند تصمیمگیری
چگونه گزینههایمان را به متحدان خود تبدیل کنیم
۴ دی ۱۳۹۸
زمان مطالعه : ۸ دقیقه
شماره ۷۵
تاریخ بهروزرسانی: ۵ بهمن ۱۳۹۸
تا به حال پیش آمده که در راهرو فروشگاهی برای امتحان طعم یک مربای جدید سردرگم شوید و بارها شیشههای مختلف را بردارید، نگاهی بیندازید و بعد سر جایشان بگذارید اما همچنان نگاهتان به آنها باشد؟ مربای بالنگ یا به؟ برند بهرام یا بهروز؟ 300 گرمی یا 400 گرمی؟ هر بار که جلوی قفسه فروشگاهی میایستیم چیزی درونمان زمزمه میکند: «بهترین را انتخاب کن!» این ندای درونی در تمام تصمیماتمان، از برنامهریزی زمان تا بودجهبندی مالی، همواره همراهمان است. اما بعد از اتخاذ هر تصمیمی ممکن است دلمان پیش انتخاب ممکن دیگری هم باشد و از تصمیم خود چندان راضی نباشیم. ممکن است شبهنگام که روز خود را مرور میکنیم یا آخر هفته که نگاهی به عقب میاندازیم در مورد تصمیمات خود آنقدر هم مطمئن نباشیم و صدایی در درون به ما بگوید که انتخابهای بهتری هم وجود داشت. این ندا گاهی آنقدر بلند میشود که در ما ترسی از عدمِ انتخابِ بهترین گزینه برانگیخته و بیشتر میشود و در آخر ناراضی باقی میگذاردمان. زیرا هر گزینهای که بهترین نباشد، به نوعی ضرر است. هرچه هم تعداد این گزینهها بیشتر شود، شانس آماری انتخاب بهترین گزینه کاهش مییابد و ضررمان محتملتر میشود. این تا جایی ادامه مییابد که ممکن است ما را در تصمیمگیری آچمز کند. ما به ایدهی داشتن انتخابهای زیاد اعتیاد داریم. به راستی چه کسی انتخاب از میان دو گزینه را به انتخاب از میان پنج گزینه ترجیح میدهد؟ ما فکر میکنیم هرچه انتخابهای بیشتری داشته باشیم شانس بیشتری در انتخاب گزینهای که کاملاً راضیمان بکند خواهیم داشت. اما این خیال واهی در اصل یک خطای شناختی است. در واقع انتخابهای بیشتر نه تنها تضمینکننده رضایت بیشتر نیستند، بلکه اغلب حتی تصمیمگیری را سختتر میکنند یا به تاخیر میاندازند. مقایسه، الگوی غالب ما در تصمیمگیری است. بنابراین با قرار گرفتن در معرض گزینههایی که تفاوت واضحی دارند،...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید