نزدیک به 10 روز دسترسی عموم جامعه به اینترنت قطع شد. در پی این رخداد، از یک سو صدای اعتراض شدید صاحبان کسبوکارهای دیجیتالی بلند شد و از سوی دیگر بخشی از حاکمیت، قاطعانه با تاکید بر اهمیت حفظ امنیت، قطع ارتباطات را ضروری دانست و آسیبهای واردشده به کسبوکارها را امری فرعی و در مقابل آسیبهای محتمل امنیتی قابل چشمپوشی دید. این تعارض در دیدگاه سابقهای طولانی دارد که در بخشهای مختلف حاکمیت و بخش خصوصی به اشکال مختلف بروز پیدا کرده است. سالهاست که دو دیدگاه در سپهر اقتصاد دیجیتالی این سرزمین در تقابل با هم هستند؛ یکی شبکه امن را شبکه قطع میداند و دیگری در تلاش برای رفع حداکثری محدودیتها و ایجاد شبکهای کاملاً آزاد و در دسترس است. گروه اول تعریف خود از امنیت را اصیل میداند و بر این باور است که تمام استراتژیهای دیگر کشور باید مبتنی بر سیاستهای امنیتی تنظیم شوند. گروه دوم نیز مفاهیمی چون آزادی اطلاعات، شفافیت و توسعه اقتصادی را از ارکان سازنده امنیت معرفی میکند و معتقد است دستیابی به امنیت پایدار بدون توجه به این مفاهیم ناممکن است. مستقل از هرگونه داوری میان این دو دیدگاه، بعید میدانم چشمانداز روشنی برای سازش این دو دیدگاه در آینده نزدیک قابل تصور باشد. واقعیت این است که مساله امروز کسبوکارهای دیجیتالی هم ایجاد سازش بین این دو دیدگاه نیست. کسبوکارهای دیجیتالی را امروز خطر مرگ تهدید میکند، و اولین و مهمترین دغدغه این کسبوکارها یافتن روزنهای برای بقاست. اینترنت اصالتاً یک شبکه است؛ شبکهای از شبکهها که شبکههای کوچک و بزرگ را به هم متصل میکند. اینترنت در واقع با در دسترس قرار دادن خدمات و اطلاعاتِ تقریباً همه چیز و با از بین بردن فاصلهها توانسته است در این روزگار چنین تحولی عظیم را در عرصه کسبوکار رقم بزند. شاید یکی از مهمترین تاثیرات اینترنت متحول کردن روش...