امروزه شاهد نمونههای کاربردی زیادی هستیم که تولیدکنندگان به طور موفقیتآمیز دیجیتالیسازی را در تولید و عملیات زنجیره تامین خود به کار میگیرند تا بتوانند ارزش تجاری ملموسی ایجاد کنند. بخشی از این مساله به دلیل ظهور فناوریهای نو و بلوغ فناوریهای موجود است که به روشهای نوآورانه و جدید به کار گرفته میشوند. فرایندهای کنترل دستی و آنالوگ در مدیریت پیچیدگیهای زنجیره تامین مدرن کافی نیستند و به این ترتیب صنعت به سمت اتکا به فناوریهای خودکار میرود. تاکنون با اتکا به شاخصهای عملکرد و اندازهگیری عملیات، فهمی از عملکرد کلی و وضعیت زنجیرههای تامین تولید به دست آمده است. متاسفانه این شاخصهای سنتی دقت کافی را ندارند. در این میان، دیجیتالیسازی از طریق فناوریهای اینترنت اشیا دو مزیت بنیادین به دست میدهد: اطلاعات عدم اطمینان را کاهش میدهد و باعث میشود نحوه عملکرد ارتقا یابد. هنگامی که تجربه و وضعیت کارخانه یا شرکت با استفاده از این دادهها و اطلاعات بررسی میشود دانش به دست میآید و با استفاده از این دانش، هوشمندسازی رقم میخورد. اگر بتوان هوش دیجیتالی را در کل زنجیره تامین تقریباً همزمان ایجاد کرد، دقت و صحت زیادی فراهم میآید. میتوان این زنجیرههای تامین را با توجه به هزینه، ارزش و ریسک بهینهسازی کرد. به این ترتیب، ما از سویی سنسورهای دیجیتالی کمهزینه و ابزارهای دادهای را در اختیار داریم تا بتوانیم دادهها را به طور همزمان در زنجیره تامین تولید، ثبت و ضبط کنیم و در اختیار داشته باشیم. از سوی دیگر، زیرساخت دیجیتالی برای ذخیرهسازی، تحلیل و بصریسازی داده به طور همزمان را در اختیار داریم که باعث میشود تصمیمگیریها بهبود یابند. این اکوسیستم در صورت ناتوانی ما در به دست آوردن تقریباً همزمان دادهها از منبع یا دیگر نود (node)های شبکه با شکست مواجه میشود. این نقطه جایی است که کاربردهای 5G نقشی حیاتی را در تحقق انقلاب صنعتی چهارم بازی...