آنچه از 20 ماه اندازهگیری وقت روزانهام آموختم
برانگیختگی در خدمت مدیریت زمان
۲۲ آبان ۱۳۹۸
زمان مطالعه : ۹ دقیقه
شماره ۷۳
تاریخ بهروزرسانی: ۵ بهمن ۱۳۹۸
طوری که صبحمان را شروع میکنیم تاثیر زیادی در ادامه روزمان دارد. این اصل ممکن است بدیهی به نظر برسد اما بیایید نگاهی دقیقتر به روزهایمان بیندازیم. من دو سال پیش تصمیم گرفتم از کنار این سوال که روزهایم چطور شب میشوند به سادگی نگذرم و آزمایش کوچکی را شروع کردم. از آن روز تاکنون 20 ماه میگذرد و من تکتک ساعات این 20 ماه را در 14 دستهبندی مختلف (از خوابیدن گرفته تا جلسات کاری و غیره) ثبت کردهام. ثبت کردن زمان راحت نیست. زمان سرمایهای است که برخلاف پول، در خواب یا بیداری، چه بخواهیم و چه نخواهیم مصرف میشود و همین اندازهگیری آن را سخت میکند. در واقع شاید بتوان زمان را به چشمه آبی توصیف کرد که همواره میجوشد. و در این صورت کاری که ما میکنیم میتواند نماینده مسیری باشد که آب این چشمه طی میکند. در طول زمان جریان آب یک مسیر ترجیحی باز میکند و هر آبی که به دنبال آن جریان مییابد نیز همان مسیر را دنبال خواهد کرد. جهت جریان آب در همان دفعات اول میتواند تاثیر عمدهای در شکلگیری مسیر داشته باشد. همان تاثیری که رفتار اولیه ما در ابتدای روز دارد. این بسترسازی یا کانالیزه کردن هرچند الگویی است که از علم ژنتیک وام گرفته شده، علاوه بر سیستمهای بیولوژیکی میتواند به توضیح رفتار ما نیز کمک کند. چیزهای زیادی میتوانیم از بازنگری زمان گذشته با یک عینک آماری در مورد خودمان یاد بگیریم؛ برای مثال قادر خواهیم بود متوجه الگوهایی نامرئی بشویم. الگوهایی مانند کانالیزه کردن که قبلاً هم آنجا بودهاند ولی اکنون ما به آنها عادت کردهایم. وقتی به دادههای روزمره خود نگاه میکردم متوجه شدم روزهایی که در ساعات اولیه وقتم را هدر داده بودم، باقی روزم نیز همانطور گذشته بود. در حالی که در روزی که با یک فعالیت مفید شروع شده، مجموعاً مفیدتر بودهام....
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید