برای هیات مدیره، درک و هدایت نیروهایی که سبب بروز رفتارها میشوند باید به مرکز توجه تبدیل شود. یکی از پیامدهای غیرقابل تغییر رسوایی شرکتها فشار برای اصلاح مدیریت شرکت است. به این ترتیب اتفاقات بد و حباب دات کام باعث ایجاد قانون ساربنز-آکسلی ۲۰۰۲ در آمریکا شد، بحران مالی جهانی باعث ایجاد راهنمای حقوق سهامداران در اتحادیه اروپا شد که اخیراً اصلاح شده است و همچنین مجموعهای از اتفاقات بد مرتبط با شرکتهای ژاپن موجب ایجاد کدی برای نظارت و مدیریت شرکتها در این کشور شد. در جریان رسواییهای جدیدتر نیز شاهد چنین اتفاقاتی هستیم. با این حال این بار تمرکز موجود کمی متفاوت است. به جای سفت و سختتر کردن رویهها و فرایندها، هیاتهای مدیره تاکید بیشتری روی فرهنگ شرکت دارند، اینکه چطور این موضوع را درک کنند و از آن برای کاهش ریسک و مصونیت خود استفاده کنند. با توجه به نارضایتی عمومی در ارتباط با شرکتها، نگرانیهای موجود درباره ناعدالتی و همچنین احساس عدم موفقیت جهانیسازی، این تغییرات یا حداقل بخشهایی از آنها عمیق و رو به جلو هستند. پاسخ رسواییها باید چیزی فرای سفت و سختتر کردن قوانین باشد. پاسخ مورد نظر باید اعتماد افراد را به سرمایهداری بازگرداند تا سرمایهداری به بقای خود ادامه دهد. هیاتهای مدیره باید روی این موضوع کار کنند که شرکتهای سهامدارشان به چه دلیلی در این شرکت حضور دارند. این موضوع برای هیاتهای مدیره چالش جدیدی است. تا اینجای کار بیشتر فعالیت آنها متوجه درون شرکت و فرایندهای آن بوده است. تا اینجا تمرکز اصلی آنها روی ساختار مطرحشده در اتاق هیات مدیره بوده است. از شرکتها انتظار میرفت که دو نقش مدیرعامل اجرایی و رئیس هیات مدیره را از یکدیگر جدا کنند تا حجم مناسبی از مدیران را در اختیار داشته باشند و کمیتههایی داشته باشند که وظایف کلیدی را از جمله حسابرسی، پرداخت حقوق و کاندیداتوریها به...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.