نزدیک به سه دهه از ورود خودپرداز و دو دهه از تولید آن در ایران میگذرد. مشکلات تولید خودپرداز در ایران تفاوتی با مشکلات عمومی تولید در ایران ندارد. تولید داخلی با چه شرایطی رقابت میکند؟ در کدام حوزه مزیت نسبی داریم؟ آیا راهی هست که بازی را به رقبا نبازیم؟ برای درک ملموستر صحنه رقابت، بیایید قیمتهای حدودی را از دو دهه پیش تاکنون مقایسه کنیم. قیمت متوسط جهانی یک دستگاه خودپرداز از دهه ۷۰ تا به حال، از حدود ۱۰ هزار دلار به شش هزار دلار کاهش یافته است. در دهه ۷۰، قیمت خرید قطعات از تامینکنندگان خارجی، به اضافه هزینههای تولید گاوصندوق و کابینت، بالغ بر هشت هزار دلار بود. تعرفه ۴۰ درصدی واردات باعث میشد قیمت خودپرداز وارداتی به حدود ۱۴ هزار دلار برسد. با افزودن سود بازرگانی و هزینههای سربار، قیمت محصول تولید داخل میتوانست حداقل ۳۰ درصد از قیمت دستگاه وارداتی کمتر باشد. با خروج تامینکننده مطرح آمریکایی از صحنه رقابت، داخلیسازی بعضی قطعات تامینکننده اروپایی در ایران و ورود محصولات کرهای و چینی به بازار، قیمت متوسط محصول وارداتی به کانال شش هزار دلار رسیده است. از طرف مقابل، هزینههای تولید و سربار در ایران افزایش حداقل دو برابری پیدا کرده است. طی یک سال گذشته و با آشفتگی بازار تامین ارز و سخت شدن ثبت سفارش برای خرید قطعات از خارج کشور، راه تامین قطعات، از مبادی رسمی به کانالهای غیررسمی سوق پیدا کرده است. با کاهش قیمت متوسط جهانی برای واردکنندگان در مقابل ثابت ماندن قیمت قطعات برای تولیدکننده داخلی بعد از تشدید تحریمها، یک دهه است که دیگر تولید داخلی با شکلی که در دهه ۷۰ تعریف شده بود ادامه پیدا نکرد. دو دهه پیش، شرکتهایی که سراغ تولید میرفتند، با یک محصول ۱۰ هزار دلاری رقابت میکردند و بخشی از هزینه هشت هزار دلاریشان نیز در داخل تولید میشد...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.